رسانه های اجتماعی و شیوه ی بیان هنری نوین
سعیده فراهانی
رسانههای اجتماعی، تجربه ی «مشارکت و تعامل» را در هنر ایجاد کرده و امکان آن را فراهم ساخته اند تا مخاطبانِ هنری، متنوع تر از همیشه شوند. مخاطبانِ هنری تمایل بسیاری دارند که نقش عمده ی رسانههای نوین را در گسترشِ مرزهای آن چه به عنوان هنر در نظر گرفته شده را درک کنند. رسانه های اجتماعی به راحتی در دسترس همه ی اقشار جامعه هستند و انواع ارتباطات را شکل داده اند؛ اما موجب شده اند رسانه ها و هنر در تقابلِ بین دو گرایشِ مختلف با دو رویکرد متفاوت قرار گیرند. هنر همیشه «منحصربه فرد» و بر اساس «شیوه ی بیان» شکل گرفته است؛ در حالی که رسانه ها بر «شیوه ی ارتباط» و «عملیات» پیش می روند و دارای رویکردی «عمومی و صریح» هستند.
بدون ایجاد هماهنگی، رسانه ها و هنر دچار تنش های زیادی خواهند شد. زیرا رسانه های اجتماعی، هنر را پروژه ای در حال اجرا دانسته و هنر را از حالت منحصربه فردی که شیوه ی سنتی و همیشگی آن است، جدا می دانند. بنابراین باید مسیری را برای هماهنگی میان رسانه های جدید و هنر انتخاب نمود که نه تنها هنر را از کاربرد قدیمی خود دور نکند، بلکه پیوند جدیدی را نیز شکل دهد. بر این اساس، اگر هماهنگی لازم میان رسانه ها و هنر را با رویکرد همیشگی دنیای هنر که همان شیوه ی بیان است باز تعریف کنیم؛ تأثیر رسانه های جدید بر هنر در سه دیدگاه مختلف تعریف می شود:
- تطبیق آثار هنری با عموم مردم:
تولید و توزیع آثار هنری توسط فن آوری های دیجیتال موجب می گردد تا هنرمندان به اشتراک افکار و ایده های خود در سطح جهانی بپردازند. زیرا طیف وسیعی از اطلاعات به صورت آنلاین در حال گسترش است و این بدان معنی است که در دنیای جدید می توان همه چیز را ایجاد و خلق کرد. تنها سؤالی که هنرمندان را درگیر خود می کند پراکندگی مخاطبان و فرهنگ ها است. اما رسانه های اجتماعی به دلیل شیوه ی عملکردی و ارتباطی خود، موجب می شوند تا یک مخاطب فعال و آشنا با فرم های هنری در رسانه، مخاطبانِ منفعل را نیز با هنر رسانه ای آشنا سازند. این موضوع موجب می شود رسانه های اجتماعی، بیش از پیش با عمومِ افراد ارتباط برقرار کنند و هنرمندان آثار هنری را با غنای بیشتری از معانی و نشانه ها ارائه دهند.
- ایجاد علاقه عمومی:
رسانه های اجتماعی نظیر اینترنت به اولین جوامع هنری که درصدد خلق آثار با استفاده از فن آوری های رسانه بودهاند، کمک شایانی کرده است. رسانه های اجتماعی موجب می شوند مراکز هنری (تعاونی های هنری، کارگاه های هنری و…) به صورت رایگان یا با هزینه ی کم در اختیار کاربران قرار گیرد. این موضوع سبب می شود تا به جای تأکید بر خلاقیت، مهارت هنری و اختصاص هنر به افرادی خاص، عموم مردم با اشتراک گذاری ایده ها و آثار هنری خود، علاقه ی بیشتری به هنر پیدا کنند و به نوعی مفهوم «همتا به همتا» در دنیای رسانه و هنر به خوبی درک شود. مفهوم «همتا به همتا« بدین معنی است که مشارکت، ایده پردازی و اجراهای هنری در میان هنرمند و مردم به یک سطح ارتقا یابد و این موضوع به ایجاد علاقه و توجه مردم به هنر و دنیای آن کمک شایانی میکند.
- شنیدن افکار عمومی و ایجاد آگاهی هنری:
رسانه های اجتماعی به منظور ارتقا و تکمیل فعالیت های ارتباطی، بسیار مورد توجه هستند. رسانه های اجتماعی می توانند به هنرمندان و سازمان های هنری در شنیدن و جمعآوری اطلاعات، بالا بردن سطح آگاهی، افزایش توزیع و دیدن آثار هنری کمک فراوانی کنند.
رسانه های اجتماعی و فن آوری های دیجیتال، شرایط را برای ساختِ هنر و ارائه ی فرصت های جدید شکل داده و تأثیرات عمیقی را بر شیوه های تولید و انتشار رشته های هنری داشته اند. درزمینه ی موسیقی،هنرهای تجسمی، شیوه ی نشر و توزیع آثار هنری، هنرمندان اطلاعات هنری را فارغ از محدودیت های زمانی و مکانی انتقال می دهند. بیشترین تاثیرات رسانه در این بخش ها است و نمی توان به راحتی از آن عبور کرد.
رسانه های نوین با عملکرد خود موجب شده اند نمادهای جدیدی در جامعه پدیدار شود و به این ترتیب به پیوند انسان و فرهنگ رسانه ای کمک کنند. فرهنگ رسانه به دلیل تنوع، اهمیت نشانه ها، پیام های انتقالی و تأثیر متقابل، متحول شده است. این تحولِ جدید تنها دربرگیرنده ی ترکیب نشانه ها و یا معانی جدید و قدیم در امور روزمره ناپایدار نیست بلکه روشی کامل از زندگی است که شاملِ تصاویر، نشانه ها، متون و سایر برنامه های شنوایی- دیداری با ساختار واقعی اطلاعات و نمادها است.
کوتاه سخن این که با این که فرهنگ رسانه ای فراگیر است و پیام های آن، قسمت مهمی از فعالیت های روزانه را شکل داده و تغییرات آن نیز توسط تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی ثبت می شود؛ اما باید توجه کرد، فرهنگ و نهادهای مربوط به آن، دارای سیاست و رویکردهای خود در استفاده از هنر و رسانه هستند و تعریفِ مخصوص به خود را به صورت حرفه ای شکل می دهند.
۵ لایک شده