شاعرانه هایی از لوییس اسکالنیک
برگردان : مهناز دقیق نیا
لوییس اسکالنیک
شاعر، رمان نویس، ناشر و محقق آمریکایی است. در شهر لِورت ماساچوست زندگی می کند. وی پس از اخذ مدرک کارشناسی در رشته زبان انگلیسی، دوره های پیشرفته ای در زمینه نوشتن خلاق، فلسفه هنر، ادبیات انگلیسی، روانکاوی و حقوق، فلسفه مذهب و ادبیات روس گذرانده است. لوییس در پیاده روی بین المللی صلح قزاقستان شرکت کرده است. وی همچنین هفت رمان و سه کتاب شعر تالیف کرده است.
»Sleeted Snow«
Crisp cold
The unexpected surprise
That came from time
« برف بارانی »
همه راه های رو در رو
از هم غافلگیر شدند
همچون سرمای خشکی
از زمان
«Night Palette»
I was standing there
Pulling pins out of the sky
As I marched through
The decay of the afternoon
Following Xenophon
« تخته رنگ شب »
از دوره زوال
از غروب بی انتهای پس از گزنفون
هنوز
اینجا ایستاده ام
و سنجاق ها را از آسمان بیرون می کشم
«Cynthia Elbaum»
Stepping away for a moment
From the entranceway
Of a building in Grozny
To compose a photograph
Was the last thing
That she thought of doing
« سینتیا الباوم »
در گروزنی
تا از آستانه خانه اش
پا بیرون گذاشت
در قاب یک تصویر خشکید
آخرین چیزی
که به آن فکر نکرد
«Brooklyn Saturday A. M»
Jamal Funes
Had time on his hands
He ran from two officers
Then drove into two others
They all fired shots
Two were hit
The street was cleared
Then the sun rose
« بروکلین شنبه صبح »
زمان در دستانش بود
که می دوید
دو ماموراو را گم کردند
به سوی دو تن دیگر راند
صدای مشوش گلوله برخاست
خیابان تمیز شد
آفتاب تابید.
آخرین نیمه شب
جمال فونس بود و بعد از آن
هرگز خورشید طلوع نکرد.
۳ لایک شده