گلوله دخترى بود
گلوله تمام زندگى اوست
مادرش که برایش اسم مى گذاشت
گلوله راه افتاده بود.
در یک زندگى دیگر
گلوله دخترى بود
و پوست او پسرى با لبخندى تلخ بر لب
آنها مى گویند خودش خواسته
مى پرسى آنها کیستند؟
نه هیولا هستند، نه پنهانند و نه روى دستانشان رد سیاه صلیب دارند
آنها معلم اند، مومن اند
رپ گوش مى کنند، پلیس اند_
آدم هاى خوب که دور جسد پسرى جمع مى شوند
تا عکسى بگیرند، دعایى بخوانند
آه چه وحشتناک، آه چقدر حیف
چرا همچین کارى با خودش کرد؟
آخر تا کى مى خواهند خودشان را به کشتن بدهند؟
The Bullet Was A Girl
the bullet is his whole life.
his mother named him & the bullet
was on its way. in another life
the bullet was a girl & his skin
was a boy with a sad laugh.
they say he asked for it—
must I define they? they are not
monsters, or hooded or hands black
with cross smoke.
they teachers, they pay tithes
they like rap, they police—good folks
gather around a boy’s body
to take a picture, share a prayer.
oh da horror, oh what a shame
why’d he do that to himself?
they really should stop
getting themselves killed
Danez Smith
برگردان مهرداد شهابی
۱ مرتبه لایک شده