رئالیسم جادویی: واقعیت خیالی شده
سورادچ چوتیودامپانت
برگردان: جواد اسحاقیان
کلمبیا از این واقعیت که ملیت خود را مدیون آمیزش فرهنگی و نژادی است، آگاهی دارد. واقعیت اسپانیا، تنها واقعیتی نیست که کلمبیایی ها از آن آگاه باشند. “گارسیا مارکز” (Garcia Marquez) از این نکته مخصوصا ً آگاهی دارد. او در “آراکاتاکا” (Aracataca) متولد شد ـ که شهرکی نزدیک سواحل کارائیب کلمبیا است و از یک مجموعه ی منابع فرهنگی مختلف تغذیه کرده است که کلا ً با فرهنگ بومی “بوگاتا” (Bogota) فرق دارد و دلیلش هم در کتاب صد سال تنهایی ذکر شده و ما به تفاوت فرهنگی میان “ماکوندو” (Macondo) و شهری که “فرناندا” (Fernanda) از آنجا آمده بود، اشاره کرده ایم. منطقه ی ساحلی، تنها فرهنگ مسلط اسپانیای استعمارگر را جذب نکرده، بلکه همچنین فرهنگ های متغیر دیگری را هم از بومیان محلی و افریقایی در خود تحلیل برده است. در این پهنه ی فرهنگی ناهمگون است که “گارسیا مارکز” به این تفاوت ها، یعنی واقعیتی دوگانه در فرهنگ خود پی می برد. در مصاحبه ای با “مندوزا” می گوید:
” کلمبیایی ها به من یاد دادند که جور دیگری به واقعیت نگاه کنم و فراطبیعی بودن برخی امور را در زندگی روزمره بپذیرم . . . تاریخ کلمبیایی ها سرشار از جادو است و عناصر فرهنگ جادویی از طریق بردگان سیاه از آفریقا و همچنین از طریق سوئدی ها و آلمانی ها و دزدان دریایی انگلیسی به کلمبیا آورده شده است. در هیچ کجای دنیا شما این اندازه التقاط فرهنگی و اجتماع فرهنگ های متضاد را ـ که در مناطق کارائیب هست ـ نمی بینید . . . در عین حال آنجا تنها جایی در دنیا است که احساس می کنم در خانه ی خودم هستم ” (۱۹۸۳ : ۵۵).
معنی دیگر واقعیتی که “گارسیا مارکز” آن را از روزگار کودکی از یاد نبرده است، می تواند نقش تأثیرگذاری در ظهور رئالیسم جادویی در این رمان داشته باشد. “ماکوندو” از رهگذر یک رشته رخدادهای غیرعادی و به زور خردگرایی نمی تواند توجیه و تبیین شود. پدر “نیکانور رینا” (Nicanor Reyna) پس از صرف یک فنجان شکلات گرم، به اندازه ی شش اینچ از سطح زمین بالا می رود. خونی که از بدن ” وزه آرکادیو بوئندیا” (Jose’ Arcadio Buendia) جاری می شود، راهش را از خانه ی او آغاز می کند و به طرف آشپزخانه ی مادری اش روان می شود. وقتی “خوزه” ی پدرسالار می میرد، بارانی از گلهای زرد در ماکوندو می بارد و بام خانه ها را می پوشاند و پشت درها را می گیرد. “رمدیوس” (Remedios) چنان زیبا است که به آسمان عروج می کند و همزمان، ملافه های گران بهای “فرناندا” (Fernanda) هم. ماکوندو یک بار، شهری واقعی است، اما شهری موهوم نیز می شود؛ یعنی جایی که رخدادهای خیال انگیز در آن کاملا ً عادی می گردد. به عقیده ی مردم ماکوندو این وقایع خیال انگیز، کاملا ً پیش پا افتاده هستند و هر روزه هم رخ می دهند. با این همه، همین رخدادهای عادی یا دست کم طبیعی از نظر ما، عجیب و از نظر مردم کلمبیا افسانه ای هستند؛ مثلا ً آنان با دیدن یخ یا آهنربا و شیشه های مغناطیسی ـ که کولی ها می آورند ـ شگفت زده می شوند. این تضادهایی که بین جهان ما و مردم ماکوندو وجود دارد، یک رشته سؤالاتی را در مورد واقعیت و چگونگی تعریف آن ها پیش می آورد. این سبک ادبی ممتاز غالبا ً برچسب “رئالیسم جادویی ” (Magical realism) به خود می گیرد؛ در حالی که این سبک، آنچه را عقلانی و در عین حال جادویی است، به هم می آمیزد. “ژان پی یر دوری” Jean – Pierre Durix (1998 : 146) می نویسد :
” رئالیست جادویی اساس کار خود را بر توهّم و تقلیدی از واقعیت بنا می کند، اما مرتبا ً این کار خود را با برخوردی شگفت انگیز با زمان، فضا، شخصیت ها یا آنچه بسیاری از مردم به عنوان قوانین دنیای مادّی قبول دارند، تباه می کند. رئالیست های جادویی معمولا ً یک هدف تعریف شده ای از نقش اجتماعی و مسائل سیاسی خود ارائه می دهند که در عین حال، شامل حال همه ی کشورهای پسا استعماری می شود. “
“دوری” نه تنها رئالیسم جادویی را یک سبک ادبی می داند، بلکه او مدعی است که این سبک، یک مفهوم دقیقا ً سیاسی هم دارد که مربوط به سویه ی دیگر جهان پسا استعمار می شود. “گارسیا مارکز” خود در مصاحبه اش با “مندوزا” (Mendoza ، ۱۹۸۳ : ۳۵) می گوید که از این دیدگاه سیاسی موجود در رئلیسم جادویی، بهره ها می گیرد. او می گوید خوانندگان اروپایی امکان ندارد آنچه را در ورای رئالیسم جادویی در داستان های ما وجود دارد بفهمند، زیرا:
” عقلگرایی آنان مانع از دیدن این نکته می شود که واقعیت فقط به قیمت گوجه فرنگی و تخم مرغ محدود نمی شود. زندگی روزمره در آمریکای لاتین نشان می دهد که واقعیت، سرشار از چیزهای خارق العاده است. “
در پاسخ به این پرسش که آیا “گارسیا مارکز” خودش با چنین باورهایی موافق است یا نه، به گفته ی ” آلخو کارپنتیر ” (Alejo Carpentier)، رمان نویس معروف کوبایی، در مورد رئالیسم جادویی یا به تعبیر خودش “شگفت انگیز واقعی” (Lo real maraviloso) استناد می کند که گفته است:
” به خاطر بکر بودن ســـرزمین ما، تربیت ما، هســتی شناسی ما، حضــور فائوستی بومیان و سـیاه پوستان ، هر گونه توضیح و تبیین واقعیت ، تنها از رهگذر کشف و آمیزش نژادی مؤثر
(mestizaie یا ” دورگه ای بودن ” نژاد و فرهنگ) ممکن است. آمریکا ی لاتین بعید است که بتواند از گنجینه ی اسطوره ای خود دور شود. افزون بر این، تاریخ کامل آمریکا بدون همین تاریخ “واقعیات شگفت انگیز” ش به چه کار می آید؟ “
آنچه در پشت “واقعی شگفت انگیز” کارپنتیر پنهان است، نسخه ای از رئالیسم جادویی است و جز این که یک سبک ادبی مسلط و واقعا ً معرّف آگاهی قاره ای است، تابع سلطه ی اروپا بوده و در این رابطه، مقهوم خردگرایی اروپایی هم به آن افزوده شده است.
با آن که فکر رئالیسم جادویی به نظر “کارپنتیر” بازنمودی یگانه از آگاهی و هویت آمریکای لاتین است و طرفداران زیادی هم در این زمینه دارد (نک.۱۹۹۵ :Flores :1955 , Mafa- Elena Angulo) باید افزود که ایده ی “واقعی شگفت انگیز” به عنوان یک شیوه ی روایی تنها به آمریکای لاتین اختصاص ندارد. کارپنتیر در توضیح “واقعی شگفت انگیز” (۱۹۷۵ : ۸۲) می پذیرد که آثار Franz Katka و حتی متون سابق بر آن مثل Don Quijote از چنین شگردی استفاده کرده اند. “کارپنتیر” در مقاله ی دیگر خود با عنوان باروک و شگفت انگیز واقعی ( Baroque and the Marvellous Real ، ۱۹۸۱ : ۱۰۳ ) تأثیر سوررئالیسم را که در پشت چنین ایده ای هست، انکار نمی کند، هرچند هم “واقعی شگفت انگیز” او و هم سوررئالیسم، میان آنچه عقلانی و غیر عقلانی و واقعی و فانتزی است، خط و مرز می کشند. او می گوید در حالی که عنصر “شگفت انگیز” در سوررئالیسم مسبوق به سابقه است، نقطه ی مقابل آن در “واقعی شگفت انگیز” خودانگیخته است:
“واقعی شگفت انگیز” ی که من از آن دفاع می کنم، همان واقعی شگفت انگیز خود ما است که وضعیتی خام، پوشیده و مطلق و در همه ی آمریکای لاتین رایج است. در این جا هر چیز عجیبی، پیش افتاده است و همیشه هم پیش پا افتاده بوده است” (۱۰۴).
در حالی که “کارپنتیر” نظریه ی خود را در مورد “واقعی شگفت انگیز” مدیون “کافکا” و سوررئالیسم می داند، “لوئیس لیل” (Luis Leal ، ۱۹۶۷ : ۱۲۰) نشان می دهد که “رئالیسم جادویی” اصلا ً به نام “فرانز رو” (Franz Roh) و در کوشش او برای تئوری سازی نقاشی پسا اکپرسیونیسم آلمانی سکه خورده است. “رو” (۱۹۲۵ : ۱۶) با به کار بردن اصطلاح “رئالیسم جادویی” می خواهد نشان دهد که:
” راز و رمز در نقاشی، ارزش اثر را تا سطح بازنمود جهان، پایین نمی آورد؛ بلکه جهان را بیش تر پنهان و در همان حال، غنی تر می کند. “
ممکن است کسی بگوید: در این مرحله که ریشه های راز و رمز ـ آن چنان که “رو” و “کارپنتیر” قانونمند می کنند ـ با هم خیلی اختلاف دارد. با این همه، شخص نباید از این نکته غافل باشد
که آمیزش مرزهای عقلانی و غیر عقلانی به طور یکسان، مورد تأیید هر دو صاحب نظر هست . با این همه، رئالیسم جادویی “کارپنتیر” تنها تا آن اندازه سیاسی می شود که آن را مترادف با ادبیات امریکای لاتین در “عصر شکوفایی “Boom period) ) * و فعالیت نویسندگانی بدانیم که ادعا می کنند واقعیت آمریکای لاتین با دیگر واقعیت ها متفاوت است و نیاز دارد که راه حلی خاص خود داشته باشد . “گارسیا مارکز” به هنگام دریافت جایزه ی نوبل (۱۹۸۲ : ۲۰۹) تأکید می کند که :
” تفسیر واقعیت ما به یاری الگوهایی که با فرهنگ ما بیگانه است، تنها نتیجه ای که دارد این است که ما را بیشتر ناشناخته، کم تر آزاد و بیش تر، منزوی کند. “
مقصود از “الگوهای بیگانه با ما” ، مقایسه ای میان الگوهای هستی شناختی ما است که استعمارگران اروپایی و سپس نواستعمارگران ایالات متحد، برای شناخت ما به عمل می آورند که با الگوهای هستی شناختی مبتنی بر عقلگرایی اروپاییان فرق می کند. اگر کسی از نزدیک این بحث را دنبال کند، درمی یابد که رئالیسم جادویی مبین همان نکته ای است که “آماریل چندی” (Amaryll Chanady ، ۱۹۹۵ : ۱۲۶- ۱۲۵) از آن به “منطقه گرایی در خیالبندی” (Territorialization of the imaginary ) تعبیر کرده است؛ مخصوصا در اصرارش روی طبیعت تجربی جغرافیای دنیای نوین و تا اندازه ای اصرار بر آن بخش از رهیافت های امریکای لاتین در مورد ساختار هویت، که بر ویژگی های منطقه ای تأکید می کند. در پرتو این نگرش است که شخص می تواند کوشش های “گارسیا مارکز” را ببیند که از رئالیسم جادویی در رمانش به گونه ای سود می جوید که بتواند شگردهای ادبی ملت خودش را معرفی کند. مع ذالک باید روی این نکته تأکید کرد که رئالیسم جادویی ، سبک ادبی خاص و بومی کلمبیا یا امریکای لاتین نیست. این سبک از اروپا به امریکای لاتین و آن هم در طی روندی آمده است که می شود اسمش را گذاشت “بر خلاف جهت استعمارگرایی” ؛ یعنی شیوه ای که به این کشورها اختصاص یافته و دارای ویژگی های جغرافیایی و فرهنگی امریکای لاتین است. اگر “گارسیا مارکز” دوست دارد رئالیسم جادویی را شیوه ای شاعرانه، منحصر به فرد و خاص قاره ی خودش معرفی می کند، ادعایش به این دلیل قابل توجیه است که این سبک ِ آگاهی آمریکای لاتین را با توجه به دورگه ای بودن خود تبیین می کند ؛ یعنی خاستگاه های او تا اندازه ی زیادی چند فرهنگی و نامتجانس هستند. نویسنده ی کلمبیایی در پی یافتن هویتی شایسته ی صدای پسا استعمار است و در همان حال می خواهد توضیح بدهد که این صدا، یکپارچه نیست بلکه تقریبا ً دورگه است؛ همان گونه که فرهنگ و ساکنان منطقه ی ساحلی و زادگاهش دورگه ای بوده اند. * *
پانوشت ها :
* مطابق نظر “جان ِاس. براش وود” ( John S.Brushwood ، ۱۹۸۷ : ۱۳) اسم بی مسمای عصر “شکوفایی” (Boom) ممکن است اشاره ای به اوایل دهه ی ۱۹۶۰ و انتشار اثر “خولیو کارتاسار” با عنوان بازی لی لی (۱۹۶۳Hopscotch:) و قله ی این عصر، صد سال تنهایی “گارسیا مارکز” ، در ۱۹۶۹باشد. “فیلیپ سوانسن” (Philip Swanson ، ۱۹۹۵ : ۲) می گوید “شکوفایی” به معنی اخص آن به عصر سنت شکنی اشاره دارد که تداعی کننده ی پیدایش رمان نو در اروپاست. “شکوفایی” به این معنی و مفهوم، به نوعی از داستان نو در آمریکای لاتین اشاره دارد که همه ی پیش فرض ها و ساخت های رئالیسم قراردادی را رد می کند.
* * این مقاله، ترجمه ی کامل بخش “رئالیسم جادویی” در منبع زیر است:
Chotiudompant, Suradech. Decolonization and Demystification: One Hundred Years of Solitude and Nationhood. An online article.
References:
Angulo, Mafa-Elena. 1995. Magic Realism: Social Context and Discourse. New York and London: Garland.
Brushwood, John S. 1987. Two Views of the Boom: North and South. Latin American Literary Review. ۱۵: ۱۳-۳۱.
Carpentier, Alejo. 1995 [1967]. On the Marvelous Real in America. Trans. By Tanya Huntington and Lois Parkinson Zamora. In Magical Realism: Theory, History, Community. Ed. By Lois Parkinson Zamora and Wendy B. Faris, pp. 75-88. Durham and London: Duke University Press.
Carpentier, Alejo. 1995 [1975]. The Baroque and the Marvelous Real. Trans. By Tanya Huntington and Lois Parkinson Zamora and Wendy B. Faris, pp. 89-108. Durham and London: Duke University Press.
Carpentier, Alejo. 1981. La novella latino-americana en ensayos. Mexico: Siglo Veintiuno.
Chanady, Amaryll Beatrice. 1995. The Territorilization of the Imaginary in Latin America: Self – Affirmation and Resistance to Metropolitain Paradigmas. In Magical Realism: Theory, History, Community, Ed. By Lois Parkinson Zamora and Wendy Faris, pp. 125-144. Durham and London: Duke University Press.
Durix, Jean – Pierre. 1998. Mimesis, Genres and Post- Clonial Discourse: Deconstructing Magic Realism. London: Macmillan.
Flores, Angel. 1995 [1955]. Magical Realism in Spanish America. In Magical Realism: Theory, History, Community, Ed. By Lois Parkinson Zamora and Wendy B.Faris, pp. 109-117. Durham and London: Duke University Press.
Garca Murquez, Gabriel. 1999 [1967]. One Hundred Years of Solitude. Trans. By Gregory Rabassa. London: Everyman’s Library.
Garca Murquez, Gabriel. 1982. The Solitude of Latin America: Nobel Adress 1982. In Gabriel Garca Murquez: new Readings, Ed. By Bernard Cardwell, pp. 207-211. Cambridge: Cambridge University Press.
Leal. Luis. 1995 [1967]. Magical Realism in Spanish America. Trans. by Wendy B. Faris, pp. 119-124. Durham and London: Duke University Press.
Mendoza, Plinio Apuleyo. 1983. The Fragrance of Guava: Conversations with Gabriel Garca Murquez. Trans. By T. Nairn. London: Faber and Faber.
Roh, Franz. 1995 [1925]. Magic Realism: Post-Experssionism. Trans. By Wendy B. Faris, pp. 15-31. Durham and London: Duke University Press.
Swanson, Philip. 1995. The New Novel in Latin America: Politics and Popular Culture after the Boom. Manchester: Manchester University Press.