نگاهی به آثار مفهومی دیمین هرست
گردآوری و ترجمه: نسرین یوسفی
تنظیم برای حضور: کیوان خلیل نژاد
تذکر: مقاله ی نگاهی به آثار مفهومی دیمین هرست، نهمین مقاله از سری مجموعه مقالاتی است که تصمیمِ حضور بر این قرار گرفته، که به طور منظم هنرمندان معاصرِ حوزه ی هنر های مفهومی را به مخاطبان عزیز معرفی نماید.
دیمین هرست (Damien Hirst)، هنرمند نقاش و مجسمه ساز ، متولد سال ۱۹۶۵ ، دنیای هنر را با آثار غیرمعمول خود شگفت زده کرد. این هنرمند موفق و جنجال برانگیز در بریستول انگلستان به دنیا آمد و به عنوان فردی پیشتاز در حرکت هنرمندان جوان بریتانیایی در اواخر دهه ی ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ ظهور یافت؛ امروزه او از ثروتمند ترن هنرمندان عصر حاضر است.
سالهای آغازین
هرست با اعتقادی کاتولیک در شهر لیدز انگلستان رشد یافته بود. آموزه های مذهبی اولیه ی او، بعدها بر شکل گیریِ آثار هنری او تاثیر گذارد. او تمایل خود به جنبه های مهیب و مخوف زندگی که تا قبل از آن تجربه کرده بود را در آثارش به نمایش گذاشت. مادرش بعدها از او به عنوان کودکی مریض و ناسالم یاد کرد. هرست به هنگام نوجوانی دوست داشت کتاب های مصور آسیب شناسی بدن را نگاه کند. او شیفته ی تصاویرِ بیماری ها و جراحات بود همچنین او به طراحی کردن که مورد حمایت مادرش بود نیز علاقه نشان می داد. در سن دوازده سالگی هرست، پدرش که یک مکانیک بود ، خانه را ترک کرد. به عنوان یک نوجوان هرست گرفتار مشکلات زیادی شد تا جایی که به جرم دزدی از فروشگاه دو بار دستگیر شد. ولی علیرغم تمام شرارت هایش ، راهش را به کالج باز نمود. او در کالج گلداسمیت در دانشگاه لندن ، به تحصیل هنر مشغول شد. در همان دوران نمایشگاهی با عنوان « انجماد » را در یک انبار متروک برپا کرد. رویدادی هنری که امروزه به افسانه ای تبدیل شده است. آثار هنرمندان دیگری همچون سارا لوکاس ، فیونا ری و دیگران نیز در این نمایشگاه وجود داشت. هرست، سارا لوکاس، برادران چپمن و تریسی امین حرکتی هنری به نام هنرمندان جوان بریتانیایی را آغاز کردند. این گروه بواسطه ی به کارگیری مواد غیر معمول و مفاهیم چالش برانگیز هنری شان شهرت یافتند. یکی از کارهای اولیه ی هرست به نام« با سر مرده » تمایل او به مرگ و برهم زدن بنیان هنررا به تصویر می کشد. در عکس هنرمند ، در حالیکه پوزخندی فاحش بر لب دارد در کنار سر بریده ای در یک سرد خانه دیده می شود. در زمانی که هنوز کارهای او توجه چندانی را به خود جلب نکرده بود. توانست حمایت چارلز ساتچی و چند مجموعه دار هنری را بدست آورد. ساتچی کمک های مالی فراوانی به او کرد و شروع به جمع آوری کارهای هرست نمود . کاری که در کسب اعتبار برای او بسیار اهمیت داشت . ساتچی دو نمونه از مجسمه های هرست را که قفسه ی دارو بودند را از وی خریداری کرد. منتقدی درباره ی یکی از این دو اثر چنین گفت: « مجموعه ای از طبیعت بیجان که بدن انسان را به عنوان عرصه ای آسیب پذیر از به کارگیری داروهای امیدبخش منعکس می کند.»
پیشرفت غیر منتظره ی کاری
هرست در سال ۱۹۹۱ اولین نمایشگاه انفرادی خود را در گالری خیابان ووداستاک لندن برگزار کرد. در سال بعد از آن نیز در نمایشگاه گروه هنرمندان جوان بریتانیایی در گالری ساتچی شرکت کرد. در آنجا اثری با عنوان « امکان ناپذیریه مادی مرگ در ذهن انسان زنده » را به نمایش گذاشت. محفظه ی شیشه ای بزرگی پر از فرمالدهید که کوسه ای درون آن نگهداری می شد. کوسه از یک ماهی گیر استرالیایی خریداری شده بود. او همچنان به برهم زدن قواعد متداول دنیای هنر در بینال ونیز ۱۹۹۳ که به عنوان نمایشگاه هنری بین المللی شناخته می شد ادامه داد. در آنجا اثر چیدمان ( اینستالیشن) « مادر و بچه ی جدا شده » را ارایه کرد که درآن یک گاو و گوساله را در چهار ویترین با حالتی که از وسط به دو نیم شده اند معلق در مایع فرمالدهید نشان می داد. با به نمایش درآمدن آثار رعب آور و بحث برانگیزی این چنین ، هرست به زودی یکی از شناخته شده ترین هنرمندان بریتانیا شد. او در سال۱۹۹۵ جایزه ی با ارزش ترنر را دریافت کرد.
با وجود آنکه کار او رونق یافته بود اما تمامی برنامه هایش مطابق میل پیش نمی رفت. او قصد داشت تا گاو فاسدی را به نمایشگاه سال ۱۹۹۵ نیویورک وارد کند که توسط مراجع بهداشت و سلامت شهر متوقف شد و مجوز ورود پیدا نکرد. با این حال از هرست در نمایشگاه سال بعدی که در گالری گگوسیان نیویورک برگزار شد ، استقبال گرمی به عمل آمد. علاوه بر آثار محفظه ی شیشه ای او ، هرست نقاشی ها و مجسمه های فراوانی نیز ساخت. او تجربیاتی را در شکل قرص ها بر روی بوم با عنوان « نقاشی از مواد کنترل شده » در سال ۱۹۹۴ ارایه کرد. این آثار بخشی از یک مجموعه که بنام نقاشی های نقطه ای شناخته می شود بودند. اما هرست تنها تعداد معدودی از آنها را تولید کرد. چرا که او هنرمندان دیگری را در اختیار داشت که دیدگاه های او را به تصویر می کشیدند. درست مثل کاری که اندی وارهول انجام می داد.
تجارت هنر
علاوه بر آرمان گرایی و خلاقیت، ثابت شده که هرست یک تاجر زیرک نیز هست. او هم شهرت و هم بدنام شدن خود را یکجا در عرصه ی هنر به مخاطره و چالش انداخت. و همین امر او را به یکی از متمول ترین هنرمندان روز دنیا بدل کرد. برخی او را از نظر اعمال بالاترین قیمت ها در آثار هنری با جف کونز و جسبر جونز قیاس می کنند. در سال ۲۰۰۸ گالری های معمولش را کنار گذارد تا آثارش را مستقیما در دسترس عوام قرار دهد. حراج آثار او که در ساوث بی لندن برگزار شد توانست با عنوان « زیبایی درون ذهن من برای همیشه » مبلغی معادل ۱۹۸ میلیون دلار فروش کند. علاوه بر اینها هرست توانست مبالغ هنگفتی را از طریق فروش نسخه های چاپی از آثارش و نیز نمونه هایی که با امضای خود و از طریق شرکتش اعتبار یافته بود ، بدست آورد.
آثار بعدی هرست به واپس زدن مرزهای هنر ادامه داد. در سال ۲۰۰۷ او از مجسمه ی جمجمه که از پلاتین ساخته و با الماس روکش شده بود ، پرده برداری کرد. چنانچه خود او می گوید ، منتقدان در مواجهه با اثر « به عشق خدا » چندان به وجد نیامدند. ولی بی شک دیگران از قیمت ۱۰۰ میلیون دلاری این اثر به وجد آمدند. شاید این نمودی از فروکش کردن توجهات به اثر او بود ، چرا که در همان ابتدا کار به فروش نرفت. بعدا در کلوپ گالری وایت لندن که خود هرست هم عضو آن بود فروخته شد. در سال ۲۰۰۹ هرست یک نمایشگاه گروهی نقاشی برگزار کرد. که خشم منتقدین را در پی داشت، مبنی بر اینکه این آثار آماتور گونه و عاری از احساسند. بسیاری از این آثار ملهم از نقاشی های هنرمندان مورد علاقه ی او مثل فرانسیس بیکن بودند که در نهایت منجر به قیاس های نامطلوب شد.
۱۲ لایک شده