نگاهی کوتاه به سیر تحول تاریخ پوشش در استان بوشهر
( با تطبیق بر کشورهای خلیج فارس)
سمیرا بهزادی
فرهنگ ایرانی از جمله فرهنگ هایی است که همواره در خود، تنوع بسیار زیادی را در خصوص پوشاک گروه های مختلف اجتماعی پذیرفته است. این گوناگونی و تنوع نه فقط در گروه های قومی یا مذهبی بل که در میان طبقات متعدد اجتماعی برحسب جایگاه اقتصادی، سیاسی، جنسیتی و کارکردی خود در طی زمان به وفور دیده شده است.
با وجود چنین بستری گسترده و در عین حال بکر برای انجام مطالعات اجتماعی، سیاسی و تاریخی، هنوز طرح های عمیق و جدی تحقیقی در خصوص پوشاک ایرانیان، نادر است و تعداد مقالات و کتاب های تألیف شده در این زمینه بسیار اندک است.
از ویژگی های مطالعه پوشاک، ضرورت نگرشی چند بعدی از زوایای علوم گوناگون به آن است. علومی چون جامعه شناسی، انسان شناسی، زیباشناسی، تاریخ، تاریخ هنر و … حتی نشانه شناسی و زبان شناسی، شاید همین گستردگی در کنار معضل کمبود منابع به ویژه در تحقیقات تاریخی، علت اصلی کمبود مطالعات علمی بر روی پوشاک بوده است.
آگاهی ما درباره ی پوشاک قبل از اسلام و آن برای مردم آن چنان روشن نیست و خاطره ای فراموش شده می ماند، تنها آگاهی ما، همیشه از پوشاک مردم مراکز سیاست و پادشاهان و سلسله ها بوده است.
و اما دو گروه از بیگانگان، در کشف و شناساندن تاریخ و فرهنگ کشورمان و کشورهای عربی به جهان، حق بزرگی به گردن ما دارند، یکی جهانگردان و سفیرانی که سفرنامه های با ارزشی از خود به یادگار گذاشته اند و دیگر خاورشناسانی که خدمات گرانبهایی در روشن ساختن تاریخ و تمدن ایران کردهاند. در میان گروه اول باید از سفرنامه های اروپائیان، مانند مارکوپولو در قرن سیزدهم، ابن بطوطه در قرن چهاردهم، کلاویخو و سفرای ونیزی در قرن پانزدهم، آلساندری و گودهآ در قرن شانزدهم، دلاواله، تاورنیه و شاردن در قرن هفدهم، اوتر و هانوی در قرن هجدهم، گوبینو، کرزن و دیگران در قرن نوزدهم نام برد که هریک اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران و کشورهای عربی را در ادوار مختلف با دقت، موشکافی، بررسی کرده و نشان دادهاند، همچنین سفرنامه نویستان ایرانی چون ابن حوقل، استخری و … تا حدی به اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و … ایران طی آن دوران پرداخته اند.
در میان گروه دوم کسانی چون راولنیسون اگر خطوط میخی را کشف نمیکرد، شاید هنوز تاریخ کشور ما بر اساس اساطیر پیشدادیان و کیانیان قرار دانست و ادوارد براون که تحولی در تاریخ ادبیات ایران بوجود آورد و ایران دوستانی چون پرفسور پوپ، هانری ماسه، ماسینیون، گیریشمن و غیره در روشن کردن زوایای تاریخ، تمدن و ادبیات و فرهنگ ایران که غیر قابل انکار نیست.
از آن جا که در بیشتر کتاب های تاریخ، کمتر به نکات ریز زندگی مردم و بیش تر به رویدادهای تاریخی پرداخته شده، این سؤال مطرح می شود که چگونه می توان این جای خالی را پر کرد؟
بدینسان با گذشت زمان، آن چه که از تاریخ مردم در کتاب های تاریخ ثبت شده، محدود به رویدادهای سیاسی بوده است. اما سفرنامه ها همچون گنجینه ای سرشار از تاریخ زندگانی مردم می باشند که در آن ها می توان درباره ی بیش تر مسائل اجتماعی مردم، از نوع پوشاک، خوراک، استحمام، ازدواج و طلاق گرفته تا مسائل ریز مذهبی و سیاسی اقتصادی و غیره، آگاهی های فوق العاده سودمندی به دست آورد. اما تنها عاملی که استفاده بهینه از سفرنامه ها را با کندی توأم ساخته، پراکندگی مسائل مختلف در آن هاست.
یکی از شهرهایی که اکثر سفرنامه نویسان از آن یاد میکنند، بندر بوشهر است. بندر بوشهر، نقطۀ آغاز و پایان سفر در جاده های کاروان، و از خط ساحلی به نقاط مرتفع ایران یعنی شیراز، اصفهان و بالأخره تهران است. فاصله ی بوشهر به این نقاط کوتاه تر از بندر بزرگ تر یعنی بندرعباس واقع در دماغه ی هرمز ولی در عوض سخت تر است. نوار ساحلی توسط کوه هایی با شیب عمود به ارتفاع ۲۰۰۰ متر و جلوتر که میروید تا ۴۰۰۰ متر مثل پرچینی دور ساحل کشیده شده که از مناطق جدا شده است و برای دسترسی به آن جا، بایستی از گذرگاه های سخت متعددی عبور کرد، از طرفی ارتباط این شهر با کشورهای عربی فقط از طریق دریا و راه آبی و با استفاده از « لنج و کشتی» میسر بوده است.
بوشهر یکی از مناطق غنی، با فرهنگ و دارای پیشینه تاریخی، فرهنگی، ادبی و هنری درخشان ایران زمین است. در این مرز بوم کسانی ظهور کردهاند که گاه مسیر تاریخ ایران را رقم زدهاند. این استان به لحاظ هنری و ادبی و فرهنگی دارای چنان ذخائر باور نکردنی است که حتی کسانی که سال هاست در آن زندگی میکنند، وقتی با عظمت و ابهت آن روبرو می گردند دچار شگفتی و تعجب می شوند، با وجود مطالعات و تک نگاری های متعددی که در عرصه های مختلف تاریخی، فرهنگی، هنری و رجال شناسی استان بوشهر طی دو دهه ی اخیر انجام شده، هنوز مجموعه ای که این بخش از ایران زمین را بطور کامل و همه جانبه به اهل فن یا علاقمندان بشناساند، پدید نیامده است.
خیلی از خاندان های بزرگ بوشهر مهاجران کشورهای عربی مخصوصاً عمان بودهاند، که با خود پوشش و فرهنگ عربی را آورده و با فرهنگ بوشهری آمیخته شدند و مؤسس خاندانهای بزرگی چون آل مذکور و مطریش و … شدند و بالعکس. که بعدها زندگی و فرهنگ آنها مورد توجه بعضی از مورخین و سفرنامهنویسان اروپایی قرار گرفت، و تا حدی از دل آن سفرنامه ها میشود با تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و آداب و رسوم مردم بوشهر و کشورهای خلیج فارس و خاندان های حاکم بر این مناطق اطلاعاتی هرچند کم به دست آورد.
«بوشر» شهر کوچکی است در عمان نزدیک مسقط، که براساس شواهد تاریخی ساکنان اولیه آن سال ها پیش از بوشهر مهاجرت کردند و در این منطقه سکنی گزیدند و عنوان بوشر که همان بوشهر است را بر روی منطقه مذکور گذاشتند. مردم بوشر فرهنگ و آداب و رسوم و لباس مردم زادگاه خود را همچنان دارند، حتی خیلی از واژههای رایج در این شهر بازمانده از لهجه و گویش مردم بوشهر است…!
شباهت پوشش مردم بوشهر با کشورهای خلیج فارس
پوشاک مردم استان بوشهر در بیشتر موارد با پوشاک مردم دیگر نقاط کشور همانند است، ولی به علت موقعیت بندری و ساحلی و گرمی هوا، لباس های معمولی، نخی هستند و تا حدی به لباسهای مردم کشورهای خلیجفارس شباهت دارد، در بسیاری نقاط موقعیت شغلی مردم و احتمالاَ تماس آنها با مردم کرانههای جنوبی خلیجفارس در شکل، طرح و حتی جنس پوشاک محلی مؤثر بوده است.
در خلیج فارس از اهواز و آبادان و بوشهر و کنگان و خارگ تا بندرعباس و از کویت تا عمان لباسهای مردان به نام دشداشه است و رنگ سفیدی دارد ولی هر کدام تنوع خاص خود را دارد که معرف آن شهر یا کشور است. مردان کشورهای عربی معمولاً عبایی که در اطرافش زرباف است را بر دوش میاندازند، و چفیه سفید رنگ بر سر نهاده و با عقال آن را نگه میدارند.
زنان کشورهای عربی نیز لباسهای بلند نخی میپوشیدند که بعضی دورچین و بعضی نیز ساده بودهاند که شباهت زیادی به لباسهای بنادر بوشهر نیز دارد لباس آنها از مینار و لباس نخی سادهای تشکیل می شده است. در منطقه ی سنی نشین، زنان معمولاً «بتوله» بر صورت خود میبندند.
اما لباس دریانوردان، زیر پیراهن و «لنگوته» است. دواقع «لنگوته» و زیر پیراهن لباس دریانوردان و ملوانان (جاشو) کل دریای خلیج فارس است.
از کویت تا عمان و از بوشهر تا بندرعباس برای ماهیگیری یا صید مروارید از این نوع پوشش که برگرفته از تاریخ کهن آنان است استفاده میکردند، حتی این نوع پوشش را میتوان در ژاپن و مالزی و کشورهای آسیای دور نیز دید که نشان از تأثیرات و مراوده ی فرهنگی دریانوردان خلیج فارس با خاور دور دارد.
۴ لایک شده