هایکو واره های سیلاب بهاری
مجید زمانی اصل
کِرت های بهاره
قسمی سیل قسمی ملخ ها-
چپق چوپانان چاق!
**
اگر سهراب سپهری بود
هشت قوطی دفع آفات میخرید؛ –
برای قتل عام ملخ های صحرایی!!
**
خاج دیلاقی ست
پر تا پر ملخ
بعدِ سیلاب، مترسک!
**
در گشت و وا گشت هاش
سیلاب هم تنهاست؛ –
در کوچه ی بم بست
**
توفیر نکرد
نذر سبدی انار به بال های فرشته گان-
خانه به دوش رودخانه!
**
در خانه
رودخانه
جای کبوترها آدم ها بر بام ها!
**
پرپین ها پرپرِ ملخ ها
پروانه ها در به درِ سیلاب-
پای بهار چکمه ی زمستانی!
**
بی هلهله ی کودکان
آمد و گذشت از فراز-
هلیکوپتر امدادِ سیل
**
به کودکی گفتم:
هلهله نکردی به هلیکوپتر؟-
آهسته گفت: کودکان مرده ی سیل میبرد!
**
غمناک ترین شئ عالم
عصای سفید
در گل و لای سیل بهاری
**
غسل تعمید اجباریِ مرده گان
به دست سیلاب بهاری-
گورستان های قریه ها
**
به هوای گرده نانی مهتاب
بر آزاد آب-
گرسنه گیِ ملخ های دریایی
**
آذرخش های بهاری
بر پرنده واریِ دستکش های مرده ای
در گل سیلاب
**
سوزن نخ کوک میکنم
نا شمرده اسکناس زیر متکای مادر-
میروم یاریِ سیل زده گان