آواز آسااو پوروین محسنی آزاد خیابان یکطرفه بود. به چپ و راست نگاه کرد. از عرض خیابان عبور کرد و در حیاط خانه را باز کرد. پشت دیوار کوتاه حیاط خیابان سی متری بود، بلوار ساحلی، درختان غمزده... ادامه متن
میرزا قَشمشَم علی ملایجردی رجبعلی گفته بود بگذار با یک بیلِ تراکتور چاله را پر کنم و خلاص! اما پیرمحمد در حالی که عرقِ سرد پیشانیش را پاک می کرد پکی به سیگارش زده بود و گفته بود:« نه پسرم، ع... ادامه متن
پل عابر آفاق شوهانی پلِ عابر دیگر عادت کرده بود به رفت وآمد و دیدن آن دو دختر، گاهی که نرمه ی شال یا مانتوی آن ها به تنه اش می خورد سرمست می شد. تشنه ی نسیمی بود که از عبورشان برمی خ... ادامه متن
باغچه نیازمند ریچارد براتیگان برگردان: علیرضا طاهری عراقی وقتی رسیدم داشتند دوباره شیر را توی حیاط خلوت خاک می کردند. طبق معمول قبر را هول هولکی و با ناشی گری تمام کنده بودند، طوری که اصلا ا... ادامه متن
جریان آب هانا باتومی واسکیل برگردان: اسدالله امرایی اشاره: هانا باتومی واسکیل نویسنده امریکایی ساکن ماساچوست است. داستانهایش در نشریات مختلف و چنگهای داستانی منتشر شده. لیسانس ادبیات انگلی... ادامه متن
زائو در تاریکی مرتضی خبازیان زاده خورشید غروب می کرد و تاریکی اتاق را می گرفت. مادربزرگ کنار زائو نشسته بود و با نگرانی به پیچ و تاب تن زائو نگاه می کرد. گاهی دستی می آورد و شانه های زائو ر... ادامه متن