بار قباد آذر آیین زانوهای مرد زیر سنگینی تحمل ناپذیر باری که بر گرده داشت تا شده بود. نفس نفس میزد و عرق از هفت بند تنش میریخت. به سختی سرش را بر گرداند و گفت: دارم از پا میافتم قربان... ادامه متن
بار قباد آذر آیین زانوهای مرد زیر سنگینی تحمل ناپذیر باری که بر گرده داشت تا شده بود. نفس نفس میزد و عرق از هفت بند تنش میریخت. به سختی سرش را بر گرداند و گفت: دارم از پا میافتم قربان... ادامه متن
تمامی حقوق مادی و معنوی اين تارنما متعلق به سايت ادبی-هنری حضور می باشد...... طراح گرافیک : آرمان خرمک