اعترافات یک همزاد خبیث بهمن نمازی سعیده هنوز دست هایش را تکان می دهد. هنوز صورتش محو می شود. هنوز یک دماغ مضحک گرد دارد. هنوز موهایش مشکی است. هنوز چشم های درشتی دارد و دور چشم های... ادامه متن
از دستگاه شور تا هنر رمان نویسی حاشیه ای بر کتاب هنر رمان نویسی اثر مارینا اولیور بهمن نمازی پرویز یاحقی رو به جماعت نشسته و در مقام شور می نوازد. فراز و فرودِ گام های موسیقی،... ادامه متن
واقعات اتفاقیه در روزگار بهمن نمازی اون شب عرقِ زیادی خورده بودم به خاطر همین بیخوابی به سرم زد و صبح سپیده نزده از خونه اومدم بیرون. درست همون موقعی که آفتاب زد. کورشم اگه دروغ بگم. پیرزنه... ادامه متن
و آن عجوزه از ازل پیر بود نگاهی به مجموعه داستان زمان خیلی زود پیر می شود اثر آنتونیو تابوکی بهمن نمازی مجموعه داستان زمان خیلی زود پیر می شود تلاش انسان های روبه زوال را برای بازسازی گذشته... ادامه متن
روشنفکر و روشنفکری فتح الله بی نیاز بهمن نمازی اشاره: مقاله روشنفکر و روشنفکری را فتح الله بی نیاز برای برخی از دوستان ارسال و از آن ها نظرخواهی کرده بود تا همانطور که توضیح داده اند برخی از... ادامه متن
فتح الله بی نیاز و عدد هشت بهمن نمازی باران می بارد در من. هشت. باران می بارد از من هشت. باران می بارد از آسمان شاید. هشت. هشت. هشت. هشت عدد واصلین است، هدف واصلین است. آن ها که از هفت آسمان... ادامه متن