شعری از ع.الف.جانوند کد را وارد کن برای ورود به سردابه رمز پاییز الزامی ست بوی باروت دهانشان از شرابی ست که انگورش در تنگنای گلوله و گوگرد رشد کرده هر حبه حدقه ی چشمی ست هر خوشه هیئت سربازی... ادامه متن
سه شعر از ع. الف. جانوند ۱ برای تنهایی دست های تو برای هم آوازیِ رنجِ من برای گل هایی که دیر رسیدند و برگ هایی که قبل از خزان، قندیل بستند حنجره خشک می شود آوازی تکراری در رثای آخر... ادامه متن