سوگ واره ای در کوچ احمد رضا احمدی مجید زمانی اصل از گوشه ی گور تا گوشه ی گور یک آه آدمی فاصله است؛ تا گوش های مرده گان ! اگر شاعر نیستید باشد حداقل به شاعریت مرگ شاعر شوید زیر باران چ... ادامه متن
حسب حال بیمارستانی ام مجید زمانی اصل نه از بادگیر و نه از بادبان ها و نه از صخره های سترگ نه از هیچ بیشه ای جنگلی رودی درست از درب کافه بیرون آمد کلاه اش را تا پیشانی اش آرام پایین می آورد ی... ادامه متن
کرونا گرفت از ما عباس صفاری را … مجید زمانی اصل دیشب خواب دیدم به اشیاء می گفتم اشیاء اشیاء محترم کمی کنار بروید کلمات ام نفس تنگی گرفته سرفه کنان سر بر شانه ی هم دارند و به تسل... ادامه متن
هایکو واره های سیلاب بهاری مجید زمانی اصل کِرت های بهاره قسمی سیل قسمی ملخ ها- چپق چوپانان چاق! ** اگر سهراب سپهری بود هشت قوطی دفع آفات میخرید؛ – برای قتل عام ملخ های صحرایی!! ** خاج... ادامه متن
شعری برای شمس لنگرودی مجید زمانی اصل با ۱۰۰ پوزش از سپیدی موی شعر سپید ات- بی گفت حافظانه ای از عشق که می شوم؛ می روم از میان زمهریری از خواب آینه ها پیرهن کهنه ی سفید تُرا کفن کفشدوز... ادامه متن
شعری برای شمس لنگرودی مجید زمانی اصل . با ۱۰۰ پوزش از سپیدی موی شعر سپید ات- بی گفت حافظانه ای از عشق که می شوم؛ می روم از میان زمهریری از خواب آینه ها پیرهن کهنه ی سفید تُرا کفن کفشدوزکان و... ادامه متن