مسافر ابدی قباد حیدر غلت می زنم ، باز هم صدایی می شنوم که آرامم می کند ، صدای کسی که ، آرام آرام با مادرم نجوا می کند .تمام حواس مادرم با اوست ، هر روز با احساس جدیدی رو به رو می شوم ،او می... ادامه متن
مسافر ابدی قباد حیدر غلت می زنم ، باز هم صدایی می شنوم که آرامم می کند ، صدای کسی که ، آرام آرام با مادرم نجوا می کند .تمام حواس مادرم با اوست ، هر روز با احساس جدیدی رو به رو می شوم ،او می... ادامه متن
تمامی حقوق مادی و معنوی اين تارنما متعلق به سايت ادبی-هنری حضور می باشد...... طراح گرافیک : آرمان خرمک