دو شعر از نسترن بشردوست مجموعه شعر اعترافات نوشته ی نسترن بشر دوست در چهار بخش شامل: از دوستت دارم ها، از جدایی ها، از جنگ ها، و از خیابان ها، به زودی منتشر خواهد شد. این مجموعه از سوی ان... ادامه متن
دو شعر از نسترن بشردوست ۱ نه کسی می آید نه کسی می رود آن هایی هم که آمده بودند مُردند . جاده ی سمتِ خانه پر از علف است چراغ اش اما روشن . . ۲ این قطره از مرزها گذشته بی تفاوت به کوه ها دریا... ادامه متن
این چهار نفر نسترن بشردوست همان طور که استکان ها را یکی یکی زیر شیر سماور می گرفت از پنجره نگاهی به بیرون انداخت. باران می بارید. سینی را به سمت مهمان ها برد. نوشین انگشت های لاک زده اش را ف... ادامه متن
اعترافات من انسان خوبی هستم. هر روز به موقع بیدار می شوم. یاد گرفته ام برای شستن لباس های رنگی را از لباس های سفید جدا کنم. من جدا کردن را یاد گرفته ام. یاد گرفته ام خط اتوی مقنعه با خط... ادامه متن
دو شعر از نسترن بشردوست جدایی از سقف سنگین تر که بر سینه ام افتاده، اندوه است. من از شهرم با چراغ های خاموش جدا شدم. و به چراغ روشن چشم تو پناه آوردم. حالا، جدایی در دو تختی نیست که ه... ادامه متن