ابر می جوشد آب از سر نخل گذشته قنات، رگ بریده راه افتاده دنبال تکه های پراکنده ی ابر دمامه خون می خواند با دست های مرد زن با دو رطب می بارد می بارد و شب همه شب می شود شور گرفته دمامه با... ادامه متن
ابر می جوشد آب از سر نخل گذشته قنات، رگ بریده راه افتاده دنبال تکه های پراکنده ی ابر دمامه خون می خواند با دست های مرد زن با دو رطب می بارد می بارد و شب همه شب می شود شور گرفته دمامه با... ادامه متن
تمامی حقوق مادی و معنوی اين تارنما متعلق به سايت ادبی-هنری حضور می باشد...... طراح گرافیک : آرمان خرمک