نشسته بود روی نیمکت سنگی ژاکت نازکش را چسباند به خودش آسمان را نگاه کرد ببیند از برف خبری هست ، نبود… جلوی انتشارات امیرکبیر به هم رسیدند . ایرج با همان کیف سنگین و هنگامه روسری بنفش ب... ادامه متن
نشسته بود روی نیمکت سنگی ژاکت نازکش را چسباند به خودش آسمان را نگاه کرد ببیند از برف خبری هست ، نبود… جلوی انتشارات امیرکبیر به هم رسیدند . ایرج با همان کیف سنگین و هنگامه روسری بنفش ب... ادامه متن
تمامی حقوق مادی و معنوی اين تارنما متعلق به سايت ادبی-هنری حضور می باشد...... طراح گرافیک : آرمان خرمک