خاکستر هزار و چهارصد و یک عبدالرضا قنبری بر شانه های زخمی ات دریغ! تاریخ خاک گرفته ای سنگینی می کند خاکستر سیاه وحشی آنگاه دندان خونین حصر آنگاه خاک آنگاه… آنگاه آوار «متروپل» انگار کن... ادامه متن
خاکستر هزار و چهارصد و یک عبدالرضا قنبری بر شانه های زخمی ات دریغ! تاریخ خاک گرفته ای سنگینی می کند خاکستر سیاه وحشی آنگاه دندان خونین حصر آنگاه خاک آنگاه… آنگاه آوار «متروپل» انگار کن... ادامه متن
تمامی حقوق مادی و معنوی اين تارنما متعلق به سايت ادبی-هنری حضور می باشد...... طراح گرافیک : آرمان خرمک