استمرارِ تکثیر
گفت وگوی کیوان خلیل نژاد با محمد حسین سعلبی فرد و کیوان عسگری پیرامون برگزاری هفتمین دوره ی «سالانه ی تبادل چاپ دستی» در گالری لاله
تذکر: متن زیر پیش از این در مجله ی «تندیس» به چاپ رسیده است و بنا به انتخاب تحریریه ی حضور، به خوانندگان عزیز تقدیم می گردد.
خلیل نژاد: در دوران تسلط برنامه های کوتاه مدت و زود بازده چه طور ایده ی برگزاری سالیانه ی تبادل چاپ دستی به اجرا درآمد؟
سعلبی فرد: با تشکر از شما که به مقوله ی چاپ دستی پرداختید. حقیقتاً تا کنون چاپ دستی جایگاه ویژه ای در ایران نیافته است. یکی از دلایل پرداختن این مجموعه به این مقوله این است که نهادها هنری یا گالری های دیگر کمتر به آن توجه می کنند، دلیل دیگر این اهتمام علاقه ی شخصی من به چاپ دستی و امکانات این شیوه از قبیل تکثیر پذیری آن است. در واقع به کمک تکثیر پذیری است که چاپ معنا یافته از رسانه های دیگر متمایز می شود. همین ویژگی سبب می شود این رسانه بتواند مخاطبان بیشتری را تحت تاثیر قرار دهد. مجموعه ی این موارد را می توان به عنوان دلایل این انتخاب در نظر گرفت. این که چطور ما برای اولین بار در سال ۱۳۹۲ این سالانه را برگزار کردیم به آشنایی من در خلال برگزاری نمایشگاه ها در گالری لاله با آقای مهدی درویشی بر می گردد. ایشان از هنرمندان فعال در عرصه ی چاپ دستی به ویژه در رویدادهای بین المللی هستند. روزی ایشان با خود مجموعه ای کارت پستال کوچک را به گالری آوردند و گفتند: من این کارها را در رویدادهای تبادل چاپ دستیِ بیرون از ایران دریافت کرده ام. با شنیدن ایده ی تبادل، به اتفاق ایشان تصمیم گرفتیم با وجود پرداختن هنرمندان در ایران به چاپ دستی، رویداد تبادل را در این جا نیز برگزار کنیم. این گونه احساس کردم که تبادل آثار چاپی می تواند مقدمه ای برای تبادل آثار هنری دیگر میان هنرمندان باشد.
خلیل نژاد: اگر در تعریفی ساده چاپ را تکثیر مکانیکی نقشی بدانیم، به نظر می رسد شما چاپ را در مقام ابزار یا رسانه ای تکثیر پذیر دوباره تکثیر کرده اید. تکرار هفت دوره ای این سالانه در حقیقت بسط مجدد و بیرونی مفهوم درونی چاپ است.
عسگری: به نظر می رسد هنرمند برای ابراز احساسات خود به دنبال یک بی قاعدگی و بی قانونی است. در همین راستا او می خواهد یقین حاصل کند که مورد قضاوت قرار نمی گیرد و چه بهتر بود که قضاوتی هم در کار نبود اما به ناچار در استمرار برگزاری این مجموعه قضاوتی شکل گرفته است. همان طور که می دانید پروسه ی چاپ در طول تاریخ بدون در نظر گرفتن جنبه های کلاسیک آن که عمدتاً این شیوه را در خدمت کتابت قرار داده است، از قرن پانزدهم و شانزدهم یک احساس خوشایند و لذت را در دل کسانی که خریداران آثار چاپی بودند شکل داده است. به این معنا که از آن پس مردم عادی نیز می توانند با هزینه ی کم تری آثار هنرمندان را تهیه کنند. همین اتفاق در اروپا سبب رونق آثار هنری شده است. در ایران نیز چاپ (عمدتاً به شیوه ی چاپ سنگی) در ابتدا بیش تر در خدمت کتابت قرار داشته است. بیست یا سی سال پیش حدوداً مقارن با زمانی که من وارد دانشگاه هنر شدم، هنوز چاپ دستی به اندازه ی امروز شناخته شده نبود، ولی در سال های اخیر هنرمندان بسیار به این حوزه علاقه مند شده اند. زیرا چاپ دستی با وجود این که شیوه ی بیانی مستقلی است تکنیک های آن، تکنیک های اجرایی طراحی است. به شکلی که می توان آثار چاپ دستی را زمره ی آثار طراحی دانست. اما خبر خوش برای هنرمند این است که به کمک چاپ می تواند آثار طراحی خود را در قالب نسخه های متعدد در اختیار دیگران قرار دهد.
خلیل نژاد: چشم اندازهای اولیه ی این انتخاب چه بوده است. اکنون پس از هفت دوره برپایی تا چه اندازه اهداف اولیه برآورده شده چشم انداز پیش رو را چه گونه ارزیابی می کنید؟
سعلبی فرد: من در ابتدا باز هم روی ایده ی تبادل برای برگزاری این سالانه تاکید می کنم. ما در دوره ی اول قصد داشتیم بستری برای هنرمندان اندکی که در آن سال ها به چاپ دستی می پرداختند به منظور تبادل آثار و به اشتراک گذاشتن تجربیاتشان فراهم کنیم. همچنین عموم مردم را با این حقیقت روبرو کنیم که تنها نقاشی و مجسمه سازی به عنوان آثار یگانه و تک نسخه ای ارزشمند نیستند بلکه چاپ دستی نیز با رعایت ضوابطی به عنوان اثر هنری، ارزش اقتصادی دارد. ما در چهار دوره ی اول که به دبیری مهدی درویشی برگزار شد، قطعی با ابعاد نه در دوازده سانتی متر برای آثار مشخص کردیم، بعدها این قطع به ابعاد سیزده در هجده تغییر یافت. در این چهار دوره تاکید، بیشتر بر جنبه ی ایجاد حس تبادل و هدیه دادن و هدیه گرفتن میان هنرمندان بود. این سالانه تاکنون در دو بخش فراخوان عمومی و مدعوین برگزار شده است. در بخش فراخوان از میان آثار رسیده با در نظر گرفتن استانداردهای چاپ دستی، تعدادی اثر برای نمایش انتخاب می شود. به شکل کلی از اولین تا هفتمین دوره تغییرات و تحولات خوبی را در این سالانه شاهد بوده ایم. از دوره ی پنجم که خانم المیرا میرمیران دبیری سالانه را برعهده گرفتند، کوشش شد تا بر ضوابط بین المللی چاپ دستی بیشتر تاکید شود. از این دوره بود که ارائه ی سرتیفیکیت(گواهی اعتبار چاپ دستی) به منظور رعایت هرچه بیشتر جنبه های حقوقی آثار در این مجموعه الزامی شد. از همان دوره انتخاب آثار در دو مرحله صورت می گیرد.
روال کار سالانه به این شکل است که مرحله اول ارسال نسخه ی نمونه است، پس از داوری در صورت تایید، از هنرمند درخواست می شود که سیزده نسخه از آن را ارسال نماید که ده نسخه از آن به شکل تصادفی بین دیگر شرکت کنندگان تبادل می شود و سایر نسخه ها برای ارائه در نمایشگاه و آرشیو سالانه در نظر گرفته می شود. دوره ششم و هفتم که آقای کیوان عسگری دبیری سالانه را برعهده داشت، بر خلاقیت، ایده پردازی و طراحی تاکید بیش تری شد. امروزه افزایش تعداد شرکت کنندگان در این سالانه تاثیر قابل توجهی بر شکل گیری و گسترش کارگاه های چاپ دستی داشته است. تعدادی از هنرمندانی که در این هفت دوره شرکت داشته اند، به مجموعه داران چاپ دستی تبدیل شده اند. این موضوع هم اسباب انگیزش بیش تر هنرمندان برای شرکت در این سالانه را فراهم کرده و همچنین سبب شده برخی از آن ها بخواهند نمایشگاه انفرادی چاپ برگزار کنند. در فضای هنری امروز، نهاد گالری با پافشاری بر اجرای مستمر ایده ی نمایشگاه هایی از این دست می تواند جریان ساز باشد. در این صورت من چشم انداز چاپ دستی را در ایران روشن می بینم.
عسگری: اگر می توانستم چشم انداز پیش رو را پیش بینی کنم نوستراداموس دوم بودم. اما چیزی که می توان از نوع فعالیت هایی که در سال های اخیر صورت گرفته دریافت، این است که هنرمندان بیش تری چاپ دستی را شناخته اند و شیوه های متفاوت آن متداول شده است. برای مثال چاپ سنگی که روزگاری پرداختن آن برای من حسرتی بود اکنون در آتلیه های مختلف صورت می پذیرد. نمایشگاه هایی از این دست به نظر من فوق العاده هستند. زیرا مخاطب را با شکل جدیدی شگفتی هنرمند در کشف خود مواجه می کند. کشفی که به تعداد نسخه های چاپی تعمیم یافته است. طبیعتاً به دلیل این کثرت بازخوردهای بیش تری به سمت هنرمند روانه خواهد شد. این بازخوردها می تواند آشکار کننده و پیش برنده ی ایده ی اولیه هنرمند باشد.
خلیل نژاد: در رویکرد شما چاپ در مقام رسانه ای مستقل دانسته می شود و یا صرفا ابزاری در خدمت یک رسانه ی هنری معنا می پذیرد؟
عسگری: من این دو موضوع را آن چنان جدا از هم نمی بینم. در عین این که چاپ رسانه ی مستقل هنری است، قالبی نیز هم از میان شیوه های گوناگون هنرمند برای بیان احساسش می باشد.
خلیل نژاد: اینجا مراد از رسانه مواردی شبیه به نقاشی عکاسی و طراحی و … است. ابزار نیز مواردی همچون رنگ و روغن، عکاسی آنالوگ، زغال و … است.
عسگری: از نظر شیوه ی بیانی فاصله ای میان نقاشی و چاپ وجود ندارد. برای شرح موضوع می توان شعری را در نظر آورد که ممکن است آن را با لحن های مختلف، مثلا آواز یا دکلمه خواند. در این میان اما معانی و مفاهیمی که از پس ظاهر شعر استنباط می شود اهمیت دارد. در چاپ دستی تنها تفاوتی که وجود دارد قابلیت تکثیر پذیری آن است. همین ویژگی از نظر روانی برای هنرمند جذاب و شگفت انگیز است. همین تولید و تکرار به عنوان یک انگیزش و رفتار هنری در طول تاریخ برای هنرمندانی چون اندی وارهول و دیگر پاپ آرتیست ها اهمیت یافته است. در چاپ بی خبری شگفت انگیزی وجود دارد برای هنرمندی که معنازده و مفهوم زده نیست و خود را بیش تر درگیر عوامل ساختاری اثر می کند. هنرمند با آغوش باز به استقبال این رخداد می رود و واقعیت را به واقعیت تبدیل می کند. برای چاپ گر لحظه ی بیرون آمدن اثر از زیر پرس لحظه ی حائز اهمیت و شگفتی آفرینی است.
خلیل نژاد: به نظر می رسد در این نمایشگاه، چاپ در مقام ابزار، به کار گرفته شده است. در این مجموعه آثاری وجود دارند که به رسانه ی نقاشی، طراحی، طراحی گرافیک و یا تصویرسازی تعلق دارند وقتی سخن از چاپ در مقام ابزار به میان می آید مهارت کاربست آن ابزار موضوعی غیر قابل چشم پوشی است. همین موضوع یعنی سطح متفاوت شرکت کنندگان در به کار گیری ابزار چاپ موجبات عدم تعادل را در نمایشگاه حاضر فراهم آورده است. ما شاهد آثار افرادی هستیم که با مهارت خوبی توانسته اند ابزار را به کار گیرند، در برابر آن ها دیگرانی هم هستند که کنترل ضعیف تری روی ابزار نشان دهند. به نظر شما این ویژگی این مجموعه است یا می توان آن را نقطه ی تاریکی در این رخداد در نظر گرفت؟
عسگری: به نظر من این موضوع می تواند ویژگی این مجموعه باشد. عدم تطبیق کامل خروجی با ایده ی هنرمند خصوصیت چاپ است. هنرمندان مختلف در جهت رسانه های خود می توانند چاپ را به کار گیرند. در این مسیر آن ها می توانند جنبه های مهارتی را نیز لحاظ کنند. اما آن چه در نظر من بیش تر اهمیت داشته جنبه های بکر و خاص هنری است که بیش تر در هنرهای زیبا معنا می پذیرد. در عین حال چاپ در هنرهای کاربردی نیز کاملاً می تواند در خدمت عرضه ی مفاهیم دیگری کاربرد داشته باشد. در نهایت عرضه ی اثر و بازخورد آن توسط مخاطب می تواند یکی از نیت های هنرمند باشد. خلوص و یا حتی فرافکنی صرف هنری نسبت به داشتن مهارت در اجرای چاپ اهمیت بیش تری برای انتخاب آثار داشته است. سعی کردم در کنار آثاری که از مهارت کافی برای تولید اثر چاپی برخوردارند، آثاری نیز که تنها نمایش ارضای نیاز هنرمند برای خلق شدن نیز هستند قرار گیرد تا مخاطب با سطوح مختلف بیانی مواجه شوند.
خلیل نژاد: پس من اگر درست متوجه شده باشم شما در مرز میان ایده و خلوص و مهارت برای ارزیابی و انتخاب حرکت کرده اید. در مواردی مهارت را موضوع انتخاب قرار داده اید و در مواردی ایده مندی ناب و خلوص را معیار انتخاب آثار در نظر گرفته اید.
عسگری: بله چون در نمایشگاهی از این دست که عنوان آن تبادل است خوب است که جامعیت در نظر گرفته شود. برخی از مخاطبین نیز می گفتند که به نظر من فلان کار ضعیف است و من هم برایشان توضیح می دادم که هنرمند آن اثر نیاز بیانی خود را در این اثر برآورده کرده است. هنرمندان بزرگی نیز در تاریخ هنر در برابر آثار پرقدرت و درخشان شان آثار ضعیفی نیز داشته اند. این موضوع را می توان به حال و هوای هنرمند مرتبط دانست. در این نمایشگاه معیار انتخاب این بود که با انواع و اقسام شکل و شیوه ها و نیت های بیان هنرمند مخاطب آشنایی یابد.
خلیل نژاد: نقش برپایی چنین سالانه هایی را در جهت قرارگیری کالای هنری در سبد مصرف عمومی جامعه چگونه ارزیابی می کنید؟
سعلبی فرد: همان طور که روشن است نمایشگاه چاپ دستی به دلیل وجود نسخه های متعدد از کلیشه ی واحد، با دیگر نمایشگاه ها متفاوت است و معمولاً قیمت چنین اثری نسبت به آثار تک نسخه ای، واحد و یگانه پایین تر می باشد. از همین رو چاپ دستی جایگاه ویژه ای دارد که گالری ها باید به آن بپردازند. پس گالری ها وظیفه دارند ارزش های هنری و اقتصادی این شیوه را به جامعه ی هنری، مجموعه داران و مردم بشناسانند. ما هم در این سالانه ها سعی کردیم از هنرمندان بخواهیم که قیمت آثار خود را طوری تعیین کنند که علاقه مندان با سطوح مختلفِ درآمدی بتوانند آن را تهیه کنند. به دلیل شرایط خاص گالری لاله (قرارگیری در مجموعه ی پارک لاله) این گالری مخاطب عام بیش تری نسبت به دیگر گالری ها دارد، گاه پیش آمده که ما با این سوال روبرو می شویم که این آثار چه هستند؟ وقتی به مردم می گوییم که آن ها چاپ هستند با مقایسه آن ها با تعریفی که از چاپ در مقام اثری بدل در برابر اثر اصلی در ذهن دارند، این آثار را فاقد ارزش می پندارند. پس ما مجبور می شویم تا با ارائه توضیحی مختصر از شیوه ی کار، ارزش های هنری و اقتصادی چاپ های هنری را تبیین کنیم.
عسگری: در کشور ما عادت عمومی مخاطب، خوانش آثار متنی چون جلوه های مختلف ادبیات است. برگزاری چنین نمایشگاه هایی از طریق معرفی و آشنایی شیوه ی خاصی از هنر بصری به رونق آن می انجامد. پس کم کم مخاطب عام هم با این موضوع آشنا می شود که می تواند بخشی از خیال هنرمند را برای خود داشته باشد و فرصتی به هنرمند برای بروز لایه های پنهان وجودی اش و به خود، برای درک و دریافت آن ها از طریق تهیه ی اثر تجسمی می دهد.
خلیل نژاد: شیوه ی انتخاب افراد و آثار برای شرکت در این مجموعه چگونه بوده است؟
عسگری: اولین موضوع ساختاری در انتخاب آثار این مجموعه ابعاد ثابت سیزده در هجده آنها است که اندازه ی متداولی در عکاسی نیز می باشد. من فکر می کنم این ثابت بودن اندازه سبب شده هنرمند خود را مقید سازد که برای این نمایشگاه خاص اثری تولید کند. همین موضوع باعث شده نیت اولیه ی چاپ گر با صمیمیت و عشق و این که من حرف دلم را به گوش افراد مختلفی برسانم، توام شود. من خلوص را به عنوان معیار اولیه ی انتخاب آثار در نظر گرفتم تا حدی که دانش آموختگی یا دانش نیاموختگی هنرمند نیز در این انتخاب چندان تاثیری نداشت در نهایت در مرحله ی اولِ انتخاب، هشتاد ونه اثر از شرکت در سالانه باز ماندند که به جرات می توان گفت آن ها ضمن ضعف در مهارت، خلوص هنرمند را نیز نداشتند. این آثار بیش از آن که نمایش نیاز، شوق و هیجان هنرمندانشان باشند نگاهی مکانیکی به چاپ را نشان می دادند. آثار حذف شده به نظر می رسید صرفاً با انگیزه ی تصاحب آثار چاپ گران دیگر ساخته شده اند، تعدادی از آن ها نیز کپی بودند با این همه اما نگاه، خلوص و ایده مندی، یگانه معیار انتخاب آثار در این مجموعه نبود بلکه اگر اثری از لحاظ تکنیکی فوق العاده بود نیز توانست در مجموعه ی نهایی جای گیرد. آثاری هم وجود داشتند که معنای منحصر به فردی را از زیست انسانی در شرایط کنونی نشان می دادند؛ ولو این که اندکی از لحاظ تکنیکی بر آن ها نقدی وارد بود نیز انتخاب شدند.
۳ لایک شده