درباره فیلم زندگی های گذشته به کارگردانی سلین سونگ
مهدیسا دباغیان
۱-زندگی های گذشته، داستان زندگی دختری است بنام هه سونگ که در دوازده سالگی بهمراه خانواده اش (پدر نویسنده و مادری کارگردان) از کره به آمریکا مهاجرت می کند. دوازده سال بعد، به واسطه شبکه های مجازی و از سر سرگرمی دوست دوران کودکیش را پیدا می کند و ملتفت می شود، که وی نیز پیشتر در جستجوی هه سونگ بوده اما بدلیل تغییر نام او، موفق به پیداکردنش نشده است. بدین ترتیب ارتباط دوباره البته در دنیای مجازی میان دو دوستِ دوران کودکی رنگ و بوی دلبستگی به خود می گیرد، به طوری که به گونه ای اعتیاد آور، به گپ و گفت و احوالپرسی هر روزه دچار می شوند، تا اینکه دختر پیشنهاد قطع ارتباط موقت یکساله را می دهد، تا بتواند ذهنش را از عواطفی که در حال ریشه دوانیدن بود، آزاد و به فرصت پژوهشی اش در خوابگاه هنرمندان برود و در مسیر منتخبش، به آنچه که می خواهد، دست یابد.
۲- مگر ممکن است تغییر، درد از دست دادن را با خود بهمراه نداشته باشد؟ مگر می شود برای رسیدن به آنچه که برگزیدی از رنجِ از دست دادن در امان باشی؟ انتخاب یعنی جدا کردن یک چیز از دیگری یا دیگری ها که برای برگزیدنش به حذف سایر گزینه ها ناگزیری. و این همان از دست دادن است. مهاجرت اصلی ترین تغییر را در زندگی هه سونگ رقم زد. او در دوازده سالگی بهمراه و به خواست خانواده از محل سکونتش به آمریکا مهاجرت کرد و اشتیاق کشف زندگی جدید و تجربه های تازه باعث شد که به اندازه دوست صمیمی دوران کودکی اش این درد را در کودکی بوضوح در نیابد. اما دوستش این غم دلتنگی را از همان روزهای کودکی و در دنیای کودکانه اش تجربه کرد. از آنجایی که کارگردان فیلم با جهان زنان و چگونگی عواطف زنانه آشنا بود، برای پیشنهاد قطع ارتباط موقتی در بیست و چهار سالگی میان آن دو،دختر را برگزید چون همانطور که در فیلم هم نمایش میدهد پسر در انتهای اولین گفتگوی مجازی باید به کلاسش برود و بهمین دلیل علیرغم هیجان و شور پیدا کردن گمشده اش بعد از سالها، گفتگو را به پایان می برد.اما دختر، برای برقراری و از دست ندادن مجال ارتباط، از خواب صبحش می گذرد. چون پسر اعلان کرده بود که فقط در یک ساعت مشخص که ازقضا مصادف با صبح زود برای هه سونگ است، قادر به گفتگوست.
۳-به باور من مردها تعدادی فایل مشخص دارند، که هر بعدی از زندگیشان را مثل کار، تحصیل، رابطه عاطفی یا عشق تفریح و اوقات فراغت و … هر یک را در یکی از این فایل ها می گذارند و چنانچه یکی از این فایل ها حذف شود، سایر فایل ها سر جای خود برقرارند و از این حیث زندگی معمولا از مدار اصلیش خارج نمی شود.
گویی از اینروست که معمولا مردان برای درک دلتنگی و درد از دست دادن، به زمان بیشتری نیاز دارند تا جای خالی فایل حذف شده را بفهمند، که این در قیاس با زنان، که همه وجوه زندگیشان را در یک فایل بزرگ جا می دهند و چنانچه رابطه عاطفیشان حذف شود، همه آن مجموعه دستخوش آسیب و اختلال می شود، شیوه مقتصدانه تری برای ساحت عواطف است. و این موضوع در گریه های اوایل مهاجرت دختر و پیگیری دیرتر پسر از طریق دنیای مجازی نمایان است و پیشنهاد قطع ارتباط برای دست اندازی یا شاید هم اختلالی که دوست داشتن، برای فرصت و مسیر پیش رویش ایجاد می کرد، تدبیری است از سوی هه سونگ، که شاید تاوان این گذار و بی اعتنایی به این ساحت انسانی اش، همان اشک هایی است که بوقت خداحافظی با دوستش، در پایان فیلم مشاهده می کنیم.
۴- آنچه در ملاقات دو دوست در سی و شش سالگی می بینیم، گسست فرهنگی ای است، که گذشت زمان و دو فضای تخصصی متفاوت مهندسی و هنر و از اینها مهمتر مهاجرت، بواسطه تغییر مکان در این دوستی ایجاد کرده است. پسر که از هتل به محل قرار می رود، نگاه وسواس گونه و معذبش را در لحظاتی که منتظر است تا دوستش بیاید، با مرتب کردن موهایش، به واسطه آب جمع شده ناشی از باران روز قبل بر روی زمین، نشان می دهد. اما دختر رها بودنش را، در شیوه راه رفتن، نشستن، لباس پوشیدن و نحوه استقبال و پیشقدم شدن در ابراز اشتیاقش به ملاقات دوباره، بواسطه در آغوش گرفتن و بوسیدن دوستش و حتی با در میان گذاشتن شفاف و بدون سانسور این ارتباط با همسرش، نشان می دهد.
۵-یین و یانگ مفهومی است در نگرش و فلسفه چینیان باستان به نظام جهان و ثنویت. از دیدگاه چینیان باستان و تائوباوران، در همهٔ پدیدهها و اشیاء غیر ایستا در جهان هستی، دو اصل متضاد ولی مکمل وجود دارد. یین و یانگ شکل ساده شدهای از مفهوم یگانگی متضادها است.
مانند شب و روز یا زمستان و تابستان که بخشی از چرخه هستی هستند. وقتی تعادل و احساس خوبی به وجود میآید که تعادل بین یین و یانگ برقرار باشد. یین وقتی به حداکثر خودش برسد، و میخواهد تمام شود، در درونش یانگ را دارد و وقتی هم که یانگ میخواهد به حداکثر خود برسد، در درونش یین را دارد.
یعنی وقتی یکی تمام میشود، دیگری در درونش رشد میکند و این چرخه ادامه پیدا میکند. مفهوم یینگ و یانگ بارها در این فیلم مطرح شده، که نشان دهنده تناسخ و قائل بودن به زندگی های دیگری است که در باور آسیای شرقی ها وجود دارد.