دو شعر از آرزو نوری
بی واسطه
خیلی شبیه خودم بودم
وقتی تیغ کند
مویرگها را نمیبرید
من
بیواسطه زن بودم
و حمام
از هق هق کاشیها
حناق میگرفت
گنجشک
دست به دست میشوم
مانند گنجشک بیجانی
میان بچههای همسایه
کدام دست
پنجرهات را بست
که شیشهها را ندیدم؟
۶ لایک شده