زنی با سنجاق مرواری نشان منتشر شد
رمان «زنی با سنجاق مرواری نشان» نوشته ی «رضیه انصاری» منتشر شد. این اثر، سومین اثر داستانی رضیه انصاری است. از این نویسنده پیش تر، داستان های «شبیه عطری در نسیم» در سال ۱۳۸۹ و «تریو تهران» در سال ۱۳۹۲ به چاپ رسیده است.
رمان «زنی با سنجاق مرواری نشان» ماجرای کارآگاهی است که با جنازه ی حلق آویز شده ای مواجه می شود و به دنبال کشف علت آن است. نویسنده اولین سال های قرنِ چهاردهم خورشیدی و درواقع ابتدای قدرت گرفتن پهلوی اول را برای داستان اش انتخاب کرده است. به این ترتیب در پسِ ماجرایی پلیسی، نه تنها حضور شخصیت هایی چون «ایرج میرزا» و «عارف قزوینی» را می بینیم بل که یاس ناشی از شکست مشروطه را نیز حس می کنیم. و هم چنین… حضور زنی زیبا که همه از او صحبت می کنند و گویا با مقتول دیده شده است و کارآگاه در صدد یافتن این زن است…!
«میرزا به اتاق برگشت. زن روبنده را بالا زده و حالت نشستن اش فرق کرده بود اما کماکان خاموش و خشکیده و بی حرکت بود و چشم به زمین دوخته بود. زیبایی عجیبی داشت. اجزای صورت اش یک یک و همه با هم، نمونه ی بدیعی از آفرینش بود و خودش در عین گرفتاری، آرام و با طمانینه. میرزا عماد طی دوران تحصیل در فرانسه، چند باری به تماشای تئاتر رفته بود. یک بار روی سن، زنی در نور کم سویی که جزء اسباب و تنظیمات صحنه بود، دقایقی طولانی مثل مجسمه بر جا مانده و پلک هم نزده بود تا یک جا که برخاسته و مثل یک عروسک کوکی حرکات غمگینی از خود در آورده و آوازی را زمزمه کرده بود. قصه ی نمایش را به خاطر نداشت، اما بازی زن را باور کرده و مهارت و هنرش تا مدت ها فکر او را به خود مشغول کرده بود. حالا این زن او را یاد آن آرتیست زن فرنگی انداخته بود. گویا زن بودن زنان چیزی ورای آب و خاک و فرهنگ و تربیت شان بود…»
رمان «زنی با سنجاق مرواری نشان» نوشته «رضیه انصاری» از سوی «نشر چشمه» در سال جاری روانه ی بازار کتا ب شده است.
۲ لایک شده