۲۸ اسفند ۱۴۰۳

مطالب مشابه

5 Comments

  1. 1

    آریا ایرانی

    با سلام و احترام
    عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگوی
    نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند

    پاسخ
  2. 2

    مجید

    متنی سراسر غیر تخصصی و صرفاً تکرار سخنان دیگرانی که نتوانستند به جایگاهی مثل شجریان در موسیقی ایرانی برسند. هنر این هنرمند درهمین بوده که سبک ها و سیاق های گوناگون رو درخدمت آواز ایرانی درآورده و کار منحصر به فردی رو به وجود آورده کاری تا قبل از این هیچ کس نکرده البته با سالها شاگردی و تمرین و ممارست که خیلی ها کسر شأن خود می دانند.

    پاسخ
  3. 3

    بهروز

    با سلام. مطالب غیر تخصصی، احساسی، به دور از واقعیت و با غرض ورزی مطرح شده. و با ادبیاتی سخیف (مونتاژکار و…)جانب احترام برای استاد رعایت نشده است. اسطوره اندیشی خاص عوام است، نه جامعه هنری.
    استاد شجریان مورد تقدیر و مقبول تمام بزرگان موسیقی است.

    پاسخ
  4. 4

    حمید فرهودفر

    با سلام . در اینکه استاد نوآوری داشته اند یا خیر ،بنده در اینجا نظری نمی‌دهم، چون با احترام به این متن که در این زمینه دلایلی که مطرح شده قابل توجه است اما باید مفصل به نوآوری در آواز و معنایش پرداخت که فرصت دیگری می‌طلبد. اما در مورد اشاره به بعضی از کارهای استاد ،مثل دستان ، میخواستم بگم نمی‌شود از کاری مثل نوا مرکب خوانی گذر کرد و جزو کارهای بزرگ استاد از آن یاد نبرد ، نه از حیث نوآوری ، بلکه اجرای قوی و متفاوت از کارهای آن سالها و اتفاقا فاصله دار نسبت به اجراهای شبیه به قرائت قرآنی و حال و بیانی مرکب از شیوه تغزلی و شیوه کلاسیک و تحریرهای محکم ایرانی و اوج و فرودهای پخته و قوی و بی نظیر و انتخاب اشعار درست و تلفیق درست شعر و موسیقی ، اصلا همیشه هم نوآوری به آن معنایی که مدنظر شما بود با توجه به بعضی مثال ها و مصداقهایتان، هدف آوازخوانی نیست ، هر چند هنرمندانه است و خلق ملودی در آواز می‌کند که نوعی شاعرانگی است ، ولی اصل آواز تلفیق خوب شعر و موسیقی است که نه در همه آثار استاد مطلقا و کامل ولی در نوامرکب خوانی ، سر عشق ، آستان جانان و در دهه هفتاد در آوازهای آلبوم قاصدک مخصوصا اجرای پاریس ،آوازهای آسمان عشق در سه گاه و در اواخر دهه پنجاه در خلوت گزیده و انتظار دل بسیار بی نظیر است ، هم پایبند ردیف است هم در بند ادای خشک ردیف نیست و هم زیبایی آوازهای ایرانی رو با شعر مناسب منعکس می‌کند، این هم که گفته شد مونتاژ کار ،بحث طولانی می‌طلبد که همه آوازهای شجریان مونتاژ کاری نیست ،بله رد پای همه اساتیدی که گفتید در آواز او هست ولی همه جا به شیوه مونتاژ نیست ، یعنی فرق است بین مونتاژی که مدنظر شماست و استفاده آزاد و رها و غیر تصنعی از شیوه اساتید در واقع شیوه اساتید ملکه خیال و ذهن کسی می‌شود و ناخودآگاه بهره گرفته می‌شود، در آوازهای خصوصی کاملا بداهه اجرا شده مشهود است .اجرای بیات اصفهان ایشان با ویولن شاپور نیاکان را گوش کنید . اما نوآوری که مد نظر شماست ،بله برای خود هنری است که مثالهایتان نشان میدهد ملودی سازی در آواز بیشتر مورد توجه است ، بله گلپایگانی مثلا در آواز سه گاه با شعر ای ساربان آهسته ران ….ملودی سازی می‌کند و واقعا هنرمندانه این کار را می‌کند، در کارهای شجریان کمتر اینگونه هست البته تعدادی هست که به گونه ای دیگر است ، یعنی بیشتر به ردیف وابسته است یعنی ملودی سازی بر اساس یک گوشه ردیف کرده ولی نمی‌شود گفت فلان گوشه است ،اما آن گوشه را به یاد می آورد ، این شیوه اتفاقا کم هنری نیست و یکی از مهم ترین و محکم ترین شیوه های آواز خوانی است که هم وفادار به ردیف است و هم ردیف نیست ،مثلا این آواز : زهی در کوی عشقت مسکن ای دل ….در آسمان عشق ، خب شنونده آشنا با ردیف احساس می‌کند گویا مثنوی است ، بله وزن مثنوی دارد و یادآور گوشه مثنوی سه گاه است ولی کسی همان لحظه مثنوی سه گاه را اجرا کند یا مقایسه کند با مثلا آواز سه گاه عزم آن دارم که امشب مست مست در آلبوم جان جان در بار دوم که می‌خواند در فرود و کاملا مثنوی سه گاه هست ،نه اجرای اوج هدی پهلوی مخالف سه گاه . خب اصلا منطبق نیست و نوعی ملودی سازی بر اساس مثنوی است ، یا آواز مخالف سه گاه در کنسرت آمریکا افتخار آفاق : دلم جز مهر مهرویان طریقی بر نمی‌گیرد…… یا آواز در دستان : می برزند ز مشرق شمع فلک زبانه ……
    یا در آلبوم منتشر نشده انتظار آواز قسمت دوم ، به مژگان سیه کردی ……. با نی کیانی نژاد .
    خب در مدلی مثل مثالی که زدم از گلپا ، ملودی سازی آزاد هست از ردیف و این هم خیلی عالی و خوب و زیبا و دلربا است ولی همیشگی نیست و همیشگی آن ضربه به آواز می‌زند که البته خود گلپا هم همیشه از همین روی این کار را نکرده . در اینکه شیوه آوازخوانی مبتکرانه ای داشته اند شکی نیست ، اما همیشه نوآوری و ابتکار هم به این معنی خلاصه نمی‌شود، از منظر دیگر که از حوصله اینجا توضیحش بیرون است ، آوازهای از هم متفاوت شجریان در خلوت گزیده نوا مرکب خوانی ، تا قاصدک و بی تو به سر نمی‌شود، و معمای هستی ، این تنوع حال و هوا و شیوه آوازخوانی ، بیش از اینکه نوآوری به آن معنایی که گفتید باشد ،یک حال زندگی در آواز به رنگ حال زمانه خود هنرمند است و این به غیر از مونتاژکاری تصنعی است ، همانگونه که در شعر حافظ ردپای سعدی را می‌بینید، رد پای خواجو را می‌بینید و حتی عراقی ، ولی حافظ مونتاژ نکرده در عین حال که متاثر از آنها هم بوده تا جایی که مستقیما حتی در بعضی ابیات ،خود بیت یا مصرع سعدی را هم تضمین کرده ، بلکه حافظ در هر لحظه که شعر گفته ، وجود خودش را تجلی داده ، البته ظرف خیالش متاثر از اساتید قبلی است ، شاید مثال کاملی نباشد از این رو که حافظ یگانه ای است و تافته جدابافته ای از بقیه است حتی به معنی شیوه و فرم .
    اما فرق دارد با کسی که سعی می‌کند شعر بسازد بر اساس دریافت هایش از شعرای قبل . شاید شجریان درجاهایی بر این سعی تصنعی بوده ، مخصوصا قبل انقلاب . ولی نه همیشه ، مخصوصا نه از چهل سالگی به بعد . مطلب آخری هم که گفتید ، فرض کنید شجریان هیچ نمود اجتماعی و سیاسی و …..نداشت ،کما اینکه سالهایی بود که حداقل ما خبری از این نمودها نداشتیم ،اوایل دهه هفتاد و ….. خب خود بنده به عنوان کسی که در آن زمان کمابیش همه آثار اساتید قبل و همزمان استاد را شنیده بودم ، بدون هیچ اطلاعی از نمود و پیوست های دیگر شجریان ، احساسم این بود که آثار او بعضا در قله است و با استحکام هم در قله است ، او عصاره همه اساتید است و نه به سبک مونتاژکاری .
    در مورد اینکه شجریان بخاطر خلا نبود اساتیدی در دهه شصت به شهرت رسید هم ای کاش حوصله ام می‌کشید مطلب بنویسم ، حرفی است که هم درست است و هم درست نیست !!!!!!

    پاسخ
    1. 4.1

      حمید فرهودفر

      دلم نیامد این را نگویم ، بی غرض چهار آواز شور شجریان را با هم مقایسه کنید : خلوت گزیده – یاد ایام،آواز ابتدایی آن – معمای هستی ،آواز ابتدایی آن – مرغ خوش خوان ، آواز ابتدایی آن . هر کدام در حالی متفاوت و شیوه ای متفاوت از دیگری .
      در ماهور ،البته منظورم در همه اینها آواز است نه تصنیف : سر عشق – سروچمان در دو اجرای متفاوت که این دو هم هر کدام دو جهان متفاوتند – شب وصل – قاصدک و کنسرت یونسکو با رباعیات خیام
      در راست پنجگاه : جشن هنر – چشمه نوش – فریاد
      سه گاه : انتظار دل – آسمان عشق – رسوای دل قسمت مخالف .
      جدا از فضای ثابت صدای شجریان که هر آدمی مختصات صدای ثابتی دارد ، در شیوه و هم در حال گویی چند انسان متفاوت آواز خوانده اند .این در حالیست که اساتید قبلی حتی اگر بعد انقلاب هم فرصت ارائه کار داشتند ، آواز آن ها را می‌شود گفت یک جمله است . ولی شجریان یک دفتر است ! نه از حیث تعدد و تکثر آثار ،بلکه از حیث خود آواز ، البته کوچک کردن دیگر اساتید نیست چون آن ها یک جمله اند ولی یک جمله عمیق و اثر گذار حتما . ولی به هر حال همان جمله تکرار شده است تا آخر ، گاهی با کمی تفاوت . ولی من مثلا بین آواز شور خلوت گزیده و آواز شور معمای هستی ،تکراری نمیبینم. البته اگر در دام همان مختصات کلی نیفتیم .
      اما آواز شور مست مستم گلپا تا ……آواز شور او در اواخر دهه پنجاه : کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را …. همان است با کمی تفاوت در کشش ها و البته پختگی بیشتر . قوامی هم همینطور ، بنان هم همینطور ،ایرج هم همینطور . هر چند این آوازها هم که گفتم از این اساتید در نوع خود بی نظیر و بی رقیب هستند

      پاسخ

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

 تمامی حقوق مادی و معنوی اين تارنما متعلق به سايت ادبی-هنری حضور می باشد...... طراح گرافیک : آرمان خرمک