شعری برای شمس لنگرودی
مجید زمانی اصل
با ۱۰۰ پوزش
از سپیدی موی شعر سپید ات-
بی گفت حافظانه ای از عشق که می شوم؛
می روم از میان زمهریری از خواب آینه ها
پیرهن کهنه ی سفید تُرا
کفن کفشدوزکان و سنجاقکان مرده می سازم؛
و برای عبور دوزخی ام از جهان
برای فرشته گان خدا
دمی ادای صوت جیرجیرکی پیر در می آورم!
اکنون بار دیگر بگویم و بروم؛ –
البت با ۱۰۰ پوزش
از سپیدی شعر سپید موی ات
پیرهن کهنه ی سپید تو شمس لنگرودی
کفن پروانه گان مُرده جهان ات؛ –
می دانستی؟!
۳ لایک شده