فتح الله بی نیاز هم، رفت!
مدتی است که شاهد از دست رفتن عزیزان مان می شویم. عزیزانی که با مرگ زودهنگام شان، غصه دارمان کرده و می کنند.
با این که مرگ واقعیتی است عینی، اما بگذارید بگویم غصه دار شدن مان بیش تر از این که از مرگ این عزیزان باشد، از نبود جایگزین برای آن ها است. آیا به راستی جایگزینی برای تداوم راه درخشان این از دست رفتگان وجود دارد؟ راه کسانی چون احمد محمود و فتح الله بی نیاز… راه کسانی که بدون هیاهو و در گوشه ی خلوت خود، کار می کردند و بدون این که با من بمیرم و تو بمیری و نون قرض دادن ها، برای خود مقامی کسب کنند و به مرشد بازی و مرید پروری بپردازند، در عزلت خود، به کشف افق های جدید در ادبیات می اندیشیدند و همواره به دانستن، بیش تر اهمیت می دادند تا به نوشتن و عرض اندام کردن…. آیا نمی توانیم بگوییم که اکنون، مسابقه برای «خود را تحمیل کردن»، آن قدر شدت یافته که در این وسط، «دانش و ادبیات»، خجلت زده، خود را در پستوی خانه پنهان نموده است!
«بی نیاز» را سال ها بود که در عرصه ی نقد و داستان نویسی می شناختیم و مطالب اش را می خواندیم. نقد او نه تنها هیچ وقت با نان قرض دادن ها و یا دخالت احساسات مغرضانه، همراه نبود بل که دانش نویسنده اش را در در زمینه ی تئوری های ادبی، به خوبی منعکس می کرد. از این رو فقدان او در ادبیات داستانی ما محسوس است.
سایت ادبی- هنری حضور مدتی بود که سلسله گفتارهایی از جناب «بی نیاز» را تحت عنوان «در آمدی بر شناخت مقوله های ادبی» کار می کرد که تا کنون بیست و یک بخش از آن را روی سایت قرار داده است.
از این رو از دست دادن «فتح الله بی نیاز» دریغ و دردی است برای جامعه ی ادبی ایران؛ که امیدواریم با به میدان آمدن رادمردان دیگری در این حوزه، راه درخشان این عزیزان، تداوم یابد!
۸ لایک شده
One Comment
پیام اکنون
خداوند رحمت کند. مرد بزرگی بود. من خواننده ی آثار ایشان بودم.در این برهوت منتقد ادبی،بی نیاز نعمتی بود