مجموعه داستان چراغ قرمز / مهر انگیز اشراقی

بطور کلی مار نماد اصلی زمین و درعالم خیال با جهان آغازین و جوهری که مبداء حیات از آن به وجود آمده است پیوند یافته به همین جهت در تمامی تمدن های کهن غالبا” پیچیده به دور منشاء کیهان تصویر شده است و این به معنای زاینده و نو کننده نیروی حیات می باشد.

مردان نمکی نامی است که به شش مومیایی کشف شده در معدن نمک چهر آباد استان زنجان اطلاق می شود. این مردان در زمستان سال هزار و سیصد و هفتاد و سه به هنگام خاک برداری کشف شده اند. اجساد فوق به خاطر معدن نمک به طور طبیعی حالت مومیایی دارند. البته بیشتر آن ها متلاشی ولی طوری که سن آن ها تخمین زده شده نمایانگر گروه های مختلف سنی هستند مثلا” یکی از آن ها نوجوانی چهارده ساله، دیگری مردی میانسال و همینطور سن یکی از مومیایی ها کودک تخمین زده شده است.

داستان «آدرس این مهمانسرا کجاست» از مجموعه ی «چراغ قرمز» نوشته ی «مهرانگیز اشراقی» در راه همان معدن نمک  به طرف زنجان آغاز می شود. در اوایل این داستان با مار چنبره زده نیز روبرو می شویم. داستان از نظر مضمونی گرد مفهوم بازگشت به جوانی دور می زند و وقتی که زن راوی داستان در مهمانسرا در نتیجه تماس با مار به دوران جوانی خود بازگشت می کند انسان موجودی تحت سلطه غرایزش نشان داده می شود چرا که به محض جوان شدن راوی هیچ نشانی از تجربه های  گذشته او در داستان نمی بینیم یا شاید هم مجال ظهور پیدا نمی کند. فرم داستان به هم پیوسته، ساده، موجز و از داستان های شاخص این مجموعه به شمار می آید. این کتاب به غیر از داستان اول آن با نام آدرس این مهمانسرا کجاست شامل پانزده داستان دیگر نیز می شود. چراغ قرمز نام مجموعه به معنای توقف، بازگشت و ارتباط با زمان با تمام داستان های این مجموعه ارتباط دارد و فضای کلی محتوایی این مجموعه را به خوبی نشان داده است.

کتاب مجموعه داستان چراغ قرمز نوشته خانم مهرانگیز اشراقی در صد و هجده صفحه شامل شانزده داستان موجز و فشرده می شود. کتاب چراغ قرمز نوشته خانم مهرانگیز اشراقی در سال جاری به تیراژ هزار نسخه توسط هزاره سوم اندیشه روانه بازار کتاب شده است.

حضور خواندن این مجموعه را به تمام علاقمندان داستان کوتاه توصیه می کند.