نگاهی به آثار مفهومی کلود روتو
گردآوری و ترجمه: نسرین یوسفی
تنظیم برای حضور: کیوان خلیل نژاد
تذکر: مقاله ی نگاهی به آثار مفهومی کلود روتو، هفتمین مقاله از سری مجموعه مقالاتی است که تصمیمِ حضور بر این قرار گرفته، که به طور منظم هنرمندان معاصرِ حوزه ی هنر های مفهومی را به مخاطبان عزیز معرفی نماید
کلود روتو (Claude Rutault) هنرمند مینیمالیست فرانسوی، بیشتر به واسطه شیوه ی بیانی خاصی که در هنرهای مفهومی ایجاد کرده است، شناخته می شود. شیوه ای که او از سال ۱۹۷۰ برای خلق آثارش به کار گرفته است، نقش بسزایی در هنرهای تجسمی فرانسه از دهه ی هفتاد تا به امروز ایفا کرده است. او سیاق ساده ای را برای خلق آثاری بدیع به کار می گیرد. تولد این ایده در ذهن او مربوط به دورانی می شود که مشغول نقاشی دیوارهای آشپزخانه ی خود بود. در حین کار او متوجه شد که بخشی از تابلویی را که بر دیوار قرار داشته را نیز اشتباهاً رنگامیزی کرده است. همین رخداد مسئله ای را برای او آشکار ساخت. این که بوم و دیوار در ارتباطی دو سویه با یکدیگر قرار دارند. فهم تازه ی او از این ارتباط سبب گردید، تا پس از آن دیوار، به عنوان المانی اصلی در آثار مفهومی او نقش آفرینی کند. از آن پس او همچون دیگر هنرمندان مینیمالیسم، طرحی از پیش تعریف شده را برای آثار خود بر می گزید؛ طرحی آنچنان ساده که هر سازنده ای می تواند بر مبنای آن، اثر هنری او را برای نمایش آماده سازد. در اینجا هنرمند هیچ قطعه ای را رنگ آمیزی و یا نقاشی نمی کند، بلکه او تنها ناظر بر اجرای طرحی است که برای رنگ آمیزی اثر و چیدمان آن، در گالری یا موزه انتخاب کرده است. شیوه ی ویژه ی روتو به عنوان «شیوه ی توصیفی» شناخته می شود. توصیف در اینجا به معنای تهیه ی قوانین و دستور العمل هایی است که توسط او مکتوب می شود. همین دستور العمل جامع، طی قراردادی، گالری دار را متعهد می سازد که خود، اثر هنری را بر مبنای آنچه در طرح توصیف شده است، اجرا نماید.
از دیدگاه روتو یک اثر هنری را نمی توان بدون محیط اطراف و حواشی موقعیتی که در آن قرار گرفته است، عرضه نمود. در روش توصیفی او، با نوعی دستور العمل الگوریتیمیِ خودکار روبرو هستیم که عناصر فراوانی را طی معادلاتی متغیر به نتایجی غالباً متفاوت مبدل می سازد. او به این نکته اشاره می کند که پارچه ی بوم همانطور که محکم بر چارچوبی بسته شده است، به رنگ همان دیواری در خواهد آمد که بر روی آن نصب شده است. بوم ها می بایست، در اشکال استانداردی مانند مربع، مستطیل، دایره و بیضی باشند. او گاهاً حتی شرایط معمول قرار گرفتن بوم بر دیوار را نیز متزلزل می سازد. بوم های آثار او در بعضی موارد از دیوار فاصله می گیرند و یا بر روی همدیگر به دیواری تکیه می زنند. سادگی الگوریتم تازه ای که او برای خلق و نمایش آثارش برگزیده است در کنار فهم متفاوت او از اثر و محل قرار گیری آن بر ارتباط چند سویه ی میان هنرمند، گالری، مجموعه دار و یا حتی حراجی تاثیر گذارده است.
در روش توصیفی او، هنرمند رابطه ای بینا اذهانی را با متصدی اجرای آثارش برقرار می سازد، به نحوی که اراده ی او برای محل قرار گیری اثر، رنگ اثر و رنگ دیوار به طور کامل تحت تاثیر دستور العمل هنرمند قرار می گیرد. در اینجا جابجایی هر اثر از هر دیوار گالری به تغییر رنگ کلی آن دیوار خواهد انجامید. این روش، تنوع غیر منتظره ای را سبب خواهد شد. هر گونه تغییر در این الگو می بایست به اطلاع هنرمند رسیده، او با عباراتی همچون «رضایت دارم» «ناراضی هستم» و یا «سرگرم کننده است» نسبت به این تغییرات واکنش نشان داده، تمامی آنها بر دستور العمل اولیه ثبت و نوشته خواهند شد. هنرمند و اثر هنری در اینجا، زندگی مستقلی را پی می گیرند. به طوری که اثر اجازه می یابد، مستقل از موثر خود تغییر شکل پیدا کرده، حیات دیگر گونه ای را ادامه دهد. در این رابطه ی ویژه اثر و موثر، نقش روتو به مانند والدی است که شاهد پذیرش مسئولیت از طرف کودک رشد یافته ی خود می باشد. او نسبت به حیات خود مسئول است، می تواند تصمیم گیرد که فنا شود یا بقای خود را ادامه دهد.
کلود روتو خود را یک نقاش می داند و سبک او به لحاظ زیبایی شناختی مینیمالیستی است. با این همه بسیاری او را حقیقتاً هنرمندی مفهومی می دانند. او همچنان که بیش از یک قلم را در کارش مورد استفاده قرار می دهد، می تواند مخاطبین متعددی را نیز تحت تاثیر قرار دهد. مکانیسم خاص او، محدوده ی وسیعی از عناصر و روابط متقابل آنها را موضوع واکاوی قرار می دهد. او همه ی عوامل مداخله گر در جریان هویت بخشی به اثر را در برابر یکدیگر قرار داده، آنها را در فضایی توامان به چالش وا می دارد، به طوری که بخش مهمی از این عوامل، بیرون از دسترس او قرار می گیرد. زمانی که آثار روتو به نمایش در می آید او از هیچ استیتمنتی استفاده نمی کند. تاکید اصلی برای او معنای ویژه ی اشیایی مانند بوم، رنگ ها و تمرکز بر فضای اطراف آنها است. او در نهایت مخاطب را در دستیابی به معنای ویژه ی خود آزاد می گذارد، همانطور که عقیده دارد «هیچ پاسخی وجود ندارد».
شیوه های توصیفی او در سراسر دنیا در گالری ها و موزه های مشهور به نمایش در آمده اند. از آن جمله می توان به نمایشگاه Emmanel Perrotin اشاره کرد که در سال های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ ، بیست و سه اثر با شیوه ی توصیفی را در نیویورک به نمایش گذارد. از این مجموعه می توان به آثاری همچون «نقاشی خودکشی» و «نیکوکاری با دیگران آغاز می شود» اشاره کرد. در دستور العمل توصیفی هر یک از این آثار توضیحات کاملی از رنگ، مواد و مصالح، نحوه ی قرارگیری و اینکه هر اثر چطور می بایست فروش یا حراج گذاشته شوند وجود دارند. به طور مثال، در اثر «نیکوکاری با دیگران آغاز می شود» دستور العملی وجود دارد که در آن قید شده سه پنجم درآمد حاصل از فروش بوم ها می بایست به خیریه های مختلف اختصاص یابد و آن دو بوم باقی مانده می بایست در کنار عکسی از هر پنج بوم به نمایش درآید.
روتو مجموعه ی دیگری از آثار خود را در سال ۲۰۱۷ در هتل آمور پاریس (Grand Hotel Amour) به نمایش درآورد. شیوه ی ارائه ی این اثر اینگونه است که در اتاقی چندین بوم کوچک بر روی دیوار نصب شده و چندین بوم هم در اندازه ای مختلف جلوی دیوار بر روی یکدیگر قرار گرفته اند. همگی آنها همرنگ دیوار می باشند. هنگامی که میهمانی وارد اتاق می شود، بر روی میز چندین کتاب قرار گرفته که هر کدام شیوه ی توصیفی خود را دارند. ایده ی کار بسیار ساده است. چنانچه میهمان علاقمند بود، می توانند یک یا چند شیوه را در مورد نصب بوم ها به کار گیرد. میهمان در این اثر به طور موقت متصدی اجرای اثر و صاحب نقاشی ها است. تا زمانی که اتاق را در اجاره ی خود دارد می تواند از شیوه ی قرارگیری تابلو ها و فضای اتاق عکس بگیرد. او به هنگام ترک هتل بوم ها را در جای خود رها می کند و مدیریت هتل آنها را به وضعیت اول خود باز می گرداند. زمانی که میهمان هتل را ترک می کند سندی را دریافت می کند که در آن نوشته شده در چنین تاریخی یک یا چند شیوه ی توصیفی در این محل اعمال شده است. میهمان می تواند در صورت علاقه خود عنوانی خاص را برای این عمل خود در نظر گیرد.
۷ لایک شده