نگاهی به دوره بندی های مختلف آواز شجریان از ابتدا تا کنون(قسمت چهارم)
علی رضا خلیل پور
نکاتی درباره اجراهای شجریان در دهه ۱۳۵۰ شمسی:با نگاهی به مجموعه کارهای شجریان در این دهه می توان به چند نکته مهم اشاره کرد. قبل از همه باید گفت که بهره گیری شجریان از استادان مجرب و کارآزموده ای مانند دوامی و برومند در رشد و شکوفایی هنری وی بسیار موثر بود و این آموزه ها او را با دنیای جدیدی آشنا کرد.اصولا دوران اجرایی شجریان در دهه ۵۰ را باید به دو دوره،تقسیم کرد.نخست دوره آزمون و خطای وی که همانند دهه ۴۰ وی در ابتدای این دوره نیز در حال تجربه اندوزی بود و در دوره دوم که از اواسط دهه ۵۰ شروع می شود جایگاه واقعی خود را پیدا می کند.به عنوان مثال اگر ما بیاییم اجرای شجریان را در جشن هنر شیراز سال ۱۳۵۰ با جشن هنر شیراز ۱۳۵۴ مقایسه کنیم ملاحظه خواهیم کرد که شیوه اجرایی وی در سال ۱۳۵۴ چقدر پخته تر شده است وجالب است که او در مصاحبه ای که در مجله ایران فردا انجام داد اذعان می کند که دوران قوت هنری اش از اواسط دهه ۱۳۵۰ شروع می شود.او در همین مصاحبه می گوید که از شنیدن آوازهای قدیم خود عصبی می شود.همچنین با مطالعه کارهای هنری شجریان در دهه ۵۰ نمی تولن جایگاه مهم شادروان لطفی را نادیده انگاشت.اصولا دوران طلایی همکاری های لطفی با شجریان از دوران طلایی کل تاریخ موسیقی ایرانی به شمار می آید.می توان گفت که لطفی بهترین نوازنده ای است که از دوران آغاز فعالیت های اجرایی شجریان به او جواب آواز داده است و شجریان بارها از علاقه خودش به صدای تار لطفی و قدرت نوازندگی وی سخن گفته است.او به عنوان مثال در جایی ابراز کرده است که:«تار محمد رضا لطفی از همه به من نزدیک تر است و وقتی صدای تار او بلند می شود.در واقع وجودم را تسخیر می کند(هزارگلخانه آواز ص۳۰۷).در یک نگاه می توان دوران طلایی همکاری شجریان و لطفی را با دوران طلایی آوازها و جواب آوازهای اقبال آذر و علی اکبر شهنازی،تاج اصفهانی و جلیل شهناز و حسن کسایی،قمر الملوک وزیری و مرتضی نی داوود،بنان و مرتضی محجوبی مقایسه کرد. ما قبلا از تاثیرگذاری استادانی چون عبدالله دوامی،نورعلی برومند،فرامرزپایور،جلیل شهناز و غلامحسین بنان بر شجریان به صورت مستقیم و غیر مستقیم سخن گفتیم.اما نام یکی دیگر از استادان را هم در این باره نمی توان به بوته فراموشی سپرد و آن هم استاد غلامرضا دادبه است.شجریان شیوه صحیح اجرای دشتستانی را از او آموخت که ما بعدها به وضح می توانیم تاثیر شیوه آوازخوانی دادبه را بر اجراهای شجریان در دشتستانی ملاحظه کنیم.او از سال ۱۳۵۸ با دادبه آشنا می شود و از خرمن هنر و دانش او خوشه چینی می کند.او خود در این باره می گوید:«من از سال ۱۳۵۸ با آقای دادبه یکی از اساتید اندیشه و مردی عارف که در موسیقی هم سررشته داشت آشنا شدم.او در جلسات خود دایما درباره دیدگاهها و بنیادهای هنری،جامعه شناسی و دوران شناسی هنر صحبت می کرد و مطالب را به بحث می گذاشت.ما با هم ردیف و تصنیف کار نمی کردیم اما من یک مقدار شیوه آوازخوانی دشتستانی را از ایشان فرا گرفتم»(هزار گلخانه آواز ص ۱۳۸) اصولا دادبه آخرین استاد تاثیر گذار بر آوازخوانی شجریان است.
آغازفعالیت های شجریان در دوران پس از انقلاب: با پیروزی انقلاب اسلامی،دایره فعالیت های هنرمندان به تدریج محدود شد.هنرمندانی چون اکبر گلپایگانی و ایرج از حق ادامه فعالیت های هنری محروم شدند.صدای زنان نیز ممنوع اعلام شد و تا مدتها از سازهایی مانند ویولون و پیانو در ارکسترهای موسیقی ایرانی استفاده نمی شد.با تمامی این محدودیت ها، به هنرمندانی چون محمد رضا شجریان اجازه دادند که به فعالیت های آوازی خود ادامه دهد.شجریان در سال ۱۳۵۸ دو کنسرت اجرا کرد.کنسرت نخست با همکاری گروه پایور در تیرماه ۱۳۵۸ برگزار کرد که نگارنده این سطور در همین مقاله درباره این کنسرت مطالبی را بیان کرده است.اما کنسرت مهم تر در آذرماه ۵۸ و در دانشگاه ملی(شهید بهشتی فعلی) و با همکاری گروه شیدا به سرپرستی محمد رضا لطفی و در دستگاه ماهور اجرا شد.این اجرا مدتی بعد با نام چاووش۶ و بعدها با نام سپیده به بازار عرضه شد.دراین کنسرت،شجریان روی غزلی از ابتهاج با مطلع:«زمانه،قرعه نو می زند به نام شما» و مثنوی:«دلا دیدی که خورشید از شب سرد» آوازهایی را اجرا کرد و در میان کنسرت تصنیفی ایرانی با ملودی سازی پرویز مشکاتیان و کلام جواد آذر را خواند.پایان بخش این کنسرت نیز تصنیف معروف سپیده یا همان ایران ای سرای امید بود با ملودی سازی محمد رضا لطفی و کلام ابتهاج.می توان گفت که این تصنیف معروف ترین تصنیف شجریان در میان خاص و عام است.در همین سال ۱۳۵۸ شجریان ابیاتی از مثنوی مولانا با مطلع:«این دهان بستی دهانی باز شد…» در بیات افشاری و دعای ربنا را خواند که این دو اجرا سالهای سال از رادیو و تلویزیون ایران پیش از افطار در ماه رمضان پخش می شد که پخش متوالی این آثار باعث شهرت و محبوبیت هرچه بیشتر شجریان در میان اقشار مذهلی جامعه ایران نیز شد.شجریان در آلبوم چاووش ۷ نیز دو تصنیف اجرا کرد یکی با نام رزم مشترک(همراه شو عزیز)با ملودی سازی پرویز مشکاتیان در آواز بیات اصفهان بود که در باره ترانه سرای آن اختلاف نظر وجود دارد.در آلبوم نام تصنیف سرا «برزین آذرمهر» معرفی شده است که برخی آن را نام مستعار خود مشکاتیان می دانستند ولی جعفرمرزوقی در یک مصاحبه آن را نام مستعار خود معرفی کرد که مطابق گفته اش او این شهر را در مجموعه ای با عنوان «بپا خیز ایران من» در سال ۱۳۵۵ منتشر کرد.ناشر این شعر نیز انشارات ارانی وابسته به حزب توده ایران بود و البته مشکاتیان هرجا که در این شعر واژه رفیق بکار رفته بود آنها را به واژه عزیز تبدیل کرد.اما تصنیف دیگر آلبوم چاووش۷ تصنیف معروف:«ایران خورشیدی تابان دارد»با ملودی سازی حسین علیزاده و با کلام ا.سپهر(احسان طبری) در دستگاه چهارگاه.در سال ۱۳۵۹ شجریان آثاری را با همکاری استاد فرامرز پایور و گروه اساتید ضبط و اجرا کرد که در دو آلبوم انتظار دل و خلوت گزیده(یک طرف آلبوم)عرضه شدند.شجریان در این ایام یکی از مشهورترین تصنیف های خود را با عنوان«میهن ای میهن» یا «تنیده یاد تو در تار و پودم» را با شعری از ابوالقاسم لاهوتی و با ملودی:جلیل عندلیبی اجرا کرد.این تصنیف بارها در صدا و سیما پخش شد اما جالب است که در پخش صدا و سیما ترجیع «میهن ای میهن» بارها سانسور شده است.در اسفند ماه ۱۳۵۹ شجریان یکی از شاهکارهای هنری خود را در انجمن فرهنگی ایران و آلمان اجرا کرد؛آوازی در ابوعطا با همراهی تار محمد رضا لطفی.این کنسرت بعدها در اواخر سال ۱۳۷۴ با نام عشق داند توسط موسسه هنری دل آواز منتشر شد.همچنانکه گفته شد این آلبوم از شاهکارهای اجرایی شجریان و لطفی به شمار می رود که در نوع خود کم نظیر است.شجریان در قسمت اول این آلبوم با همراهی تار لطفی روی غزلی از حافظ با مطلع:«در نظربازی ما بی خبران حیرانند»آوازی بسیار زیبا در ابوعطا اجرا کرد و سپس در گوشه های دشتستانی و خسرو وشیرین آوازی بسیار تاثیرگذار خواند.اما پایان بخش این برنامه تصنیف مشهور«بهار دلکش» از ساخته های درویش خان و شعری از ملک الشعرا بهار بود.