دو شعر از دانیال آزرده تاریخ ِ تلخ به علیرضا عباسی . صدایی شکسته در بازوی ِ پُر توان ِ شب ، غریو ِ تلخ انسان است هنگام که نقش ِ گلوله ای برسینه و دهن بندی زَردوز بر سکوت ِ هر فریاد .... ادامه متن
آن شور به خیانت بلا ایزابل آخمادولینا برگردان شاپور احمدی چه سالیانی از میان همین خیابان خودمان صدای آن گامها به گوشم رسیده است- از دوستانی که رخت برمیبندند. و تاریکی در آن سوی پنجرهام شا... ادامه متن
سه شعر از مسعود زندی موج و شتاب ۱ قطره ای، از دریا کم میشود طاق ها، به موریانه می بازند بیهقی اگر نبود حسنک بر دار مرده بود. .. موج و شتاب ۲ اتومبیل سفیدی سبقت می گیرد عزیز جایی برای رسیدن ن... ادامه متن
پرواز می کند . کارد تولدم را کُند تکه تکه می بُرد و نوه ام از من شمع و بادکنک می خواهد که بچرخد و بترکاند می خواهد اسب شوم میان درختان فرش بدواندم وبعد… بعد می خواهد پرنده شود برود به... ادامه متن
دو شعر از پرشنگ صوفی زاده کوه درد خالی و خاکی پا بر زمینی که ایمن نبود با جغجغه به دستهایی که نمی شناخت آنطرفتر از رویا روبروی خورشید با پیشانی گُر گرفته دهانی نیمه باز و چشمهایی کفن دوخته ب... ادامه متن
چند شعر از رها فلاحی (۱) عروسکام قبضه روح کردهست -تنهایی ام را! (۲) وزید نسیم، -به گوش زمین … چه زیباست؛ -صدای خدا… (۳) موهایم را که کوتاه کردند؛ قلب من به کنار، با بُغضِ «گُل... ادامه متن