من به چشمهای داراکولا خیره شدم داراکولا میخندید… خونِ مرا خورده بود! حاشیهای بر داستان دیروز تا بینهایت؛ نوشته کیوان باژن، نشر روزگار ۱۳۹۱ مرتضی خبازیان زاده تقریبا همه کسانی که دس... ادامه متن
شرح یک تلاشی نگاهی به رمان دیروز تا بینهایت صفر…! نوشتهی کیوان باژن محسن توحیدیان تذکر: متن زیر پیش از این در مجله ی «تجربه» به چاپ رسیده است و بنا به انتخاب تحریریه ی حضور، به خوانن... ادامه متن
پیوستگی زمان، مکان و شخصیت نگاهی به رمان «دیروز تا بی نهایت صفر…!» نوشته ی« کیوان باژن » کیوان خلیل نژاد «دیروز تا بی نهایت صفر …!» هم، عنوانی است برای کتاب «کیوان باژن» و... ادامه متن