با خود عهد کرده بودم که دیگر رازهایم را با کسی در میان نگذارم. از رنج ها و ضعف هایم برای دوستانم حرف نزنم و جز کاغذ به دنبال شنونده یی نباشم. از وقتی اعتمادم را به همه از ذست داده بودم، آسود... ادامه متن
دغدغه هایِ اجتماعی نویسنده رکسانا حمیدی تذکر: متنی که در اینجا می خوانید، سخنرانی «رکسانا حمیدی» در جلسه یی است برای بزرگداشت « چهل سال داستان نویسی حسن اصغری» که با مدیریت سایت ادبی–... ادامه متن
وسوسه یی بخاطر یک میلیون دلار رکسانا حمیدی جایزه نوبل بار دیگر برنده ی امسال خود را معرفی کرد و نگاه جهان را معطوف به سویی کرد تا نشان دهد که این جایزه بنا به اهداف و اساسنامه خود و شاید با... ادامه متن
کمال یاشار کمال در اینجه ممد نبود / نگاهی به آثار و اندیشه های یاشار کمال در گفت و گو با عین له غریب
کمال یاشار کمال در اینجه ممد نبود نگاهی به آثار و اندیشه های یاشار کمال در گفت و گو با عین له غریب رکساناحمیدی تذکر: متن زیر پیش از این در مجله ی برگ هنر به چاپ رسیده است و بنا به انتخاب تحر... ادامه متن
زن ها و ایستگاه رکسانا حمیدی از شرکت می زنی بیرون . لحظه یی توقف می کنی و چشم هایت را می بندی . سرت سنگین است . می خواهی زودتر از آنجا دور شوی . امیدی به گرفتن تاکسی نیست . خیابان کیپ تا کیپ... ادامه متن
پنهان شدن پشت مبل کهنه عهد نیکلای نگاهی به رمان این سگ می خواهد رکسانا را بخورد اثر قاسم کشکولی رکسانا حمیدی خوانش یک اثر ادبی با خواندن نام آن آغاز میشود . بعضی از نامها ما را به دل ماجرا... ادامه متن