نامه ی ناخوانده طلا نژادحسن حالا دیگر جزو آدمهای خودی به جا می آمد مسافرخانه مثل خانه ی خودش بود امّا حالا با دفعه های قبل فرق می کرد . دو سه بار پولهایش را شمرده بود . فقط کفاف ۳ روز ماندن... ادامه متن
نویسنده، زاده زمانه خویش است گفتگو با حسن اصغری طلا نژاد حسن اشاره: حسن اصغری، نویسنده و منتقد ایرانی در سال ۱۳۲۶ در شهر خمام از توابع شهر رشت به دنیا آمد. هشت ساله بود که به همراه برادرش ب... ادامه متن
برای مردی که اورا پدر داستان ایران نامیده ام طلا نژاد حسن «درویشیان» را باید از زوایای مختلف دید. او نویسنده ای بود که هیچیک از قدرت های حاکم بر جامعه نتوانست اورا نادیده بیانگارد و وجود ش... ادامه متن
«این روزها شهر حسابی شلوغ است. مخالف ها یک طرف، موافق ها طرف دیگر. چند تا انفجار توی تهران و هی بکش بکش و… می گویند عده ای ضد انقلاب از دیروز تا حالا توی بیمارستان دانشگاه تحصن کرده ان... ادامه متن
روایتی از ذهن آشفته ی یک زن ایرانی یادداشتی بر رمان «شهریور هزار و سیصد و نمی دانم چند…» نوشته ی «طلا نژاد حسن» تهران، نشر قطره، چاپ دوم ۱۳۸۹ کیوان باژن «شهریور هزار و سی... ادامه متن
یک جمعه ی پُر نشاط طلا نژاد حسن مرد جاروی بلند را محکم می کشد روی آسفالت، گرد و خاک زیادی توی هوا پخش شده. زن عقب عقب می رود توی پیاده رو. مرد باز هم جارو را محکم تر روی آسفالت می کشد. زن... ادامه متن