شعری از علی کاکاوند همین الان “جنگ جهانی دوم” را تمام کردم صفحاتش را بو کشیدم، بستم و در کتابخانه گذاشتم به آشپزخانه آمدم که بازماندهی پیر جنگ جهانی اول است چای دارچین را در لیو... ادامه متن
شعری از علی کاکاوند این طوری از زندگی بیرون می شوید: قطعه قطعه آن ها به بدن هایتان نیازی ندارند نردبانی به اندازه ی مناسب نداشتند تا به منظرگاه تان راه یابند پس از بدنتان کاستند، قطعه ق... ادامه متن
ملتی که به سانسور عادت کند، نه کتاب شما را می خواند نه کتاب من را! گفت و گو با « علی اشرف درویشیان » علی کاکاوند «علی اشرف» را همه می شناسیم. او در زمینه ی داستان و پژوهش، کارهای خوبی انجام... ادامه متن