ضربان قلبش تند شد «نکنه منم مثل اینها بشوم. خرد و خمیر و منگ و بی اراده مثل گربه ای مفلوک… سر بخورم با تتمه روزی که مانده…» دهنش شده بود چوب خشک. بدنش خیس عرق شده بود… «نکن... ادامه متن
ضربان قلبش تند شد «نکنه منم مثل اینها بشوم. خرد و خمیر و منگ و بی اراده مثل گربه ای مفلوک… سر بخورم با تتمه روزی که مانده…» دهنش شده بود چوب خشک. بدنش خیس عرق شده بود… «نکن... ادامه متن
تمامی حقوق مادی و معنوی اين تارنما متعلق به سايت ادبی-هنری حضور می باشد...... طراح گرافیک : آرمان خرمک