دو رفیق کوهستان فخرالدین احمدی سوادکوهی صدای خفه ای شنید. گوش تیز کرد. احساس می کرد صدایی از دور دست ها می آ ید. صدایی که وحشت به دلش می ریخت. راه که افتاد دوباره شنید و شک کرد نکند کسی زا... ادامه متن
دو رفیق کوهستان فخرالدین احمدی سوادکوهی صدای خفه ای شنید. گوش تیز کرد. احساس می کرد صدایی از دور دست ها می آ ید. صدایی که وحشت به دلش می ریخت. راه که افتاد دوباره شنید و شک کرد نکند کسی زا... ادامه متن
تمامی حقوق مادی و معنوی اين تارنما متعلق به سايت ادبی-هنری حضور می باشد...... طراح گرافیک : آرمان خرمک