سمفونی سوم آروُ پارت در دو و سی و یک دقیقه بامداد خالد جنادله در را باز کرد. خیابان خلوت بود و بی سر و ته. سایه ی درختی در باد می لرزید. از ته خیابان صدای خفه ی قِل خوردن شیئی آهنی و سنگین... ادامه متن
سمفونی سوم آروُ پارت در دو و سی و یک دقیقه بامداد خالد جنادله در را باز کرد. خیابان خلوت بود و بی سر و ته. سایه ی درختی در باد می لرزید. از ته خیابان صدای خفه ی قِل خوردن شیئی آهنی و سنگین... ادامه متن
تمامی حقوق مادی و معنوی اين تارنما متعلق به سايت ادبی-هنری حضور می باشد...... طراح گرافیک : آرمان خرمک