دو شعر از «عبدالوهاب البیاتی»، شاعر عراقی
برگردان: محمد جواد مدحجی
اشاره:
«عبدالوهاب البیاتی زاده» ۱۹۲۶ در «بغداد» تولد یافت و در سالِ ۱۹۹۹ در دمشق فوت کرد. او یکی از شاعران نوگرای عرب و عراقی است؛ و در کنار «نازک الملائکه» و «بدر شاکر السیاب» از اولین شاعران نوگرای شعر عربی هستند. او در سال ۱۹۵۰ در رشتهی زبان وادبیات عرب از دانشسرای عالی بغداد فارغالتحصیل شد. آثار او عبارتند: «دیوان ملائکه و شیاطین»، «اشعاری در تبعیدگاه»، «واژه هایی که نمی میرند» و…
الهه
بیست سال بیهوده در تبعیدگاه به انتطارت نشستم
تا این که تو را در وطن یافتم
ای الهه، ای کبوتر مقدس
تو تبعیدگاه و وطن منی
و قصیده ی منتظرم.
هر گاه تو را می بینم
زندگی در رگ هایم جاری می شود
و آن گاه که نهان می شوی.
آتش و ابر و آ ذرخش و باران در قلبم خاموش می شوند.
ای الهه ای که همه ی الهه هایم را فرمان بر خود ساخت
و چونان ملکه ای بر تخت شاهی آن ها تکیه زد.
به تو ایمان آوردم
و به واژه هایت
و عاشقانه هایت
که در سطورشان
خورشید عالمتاب را دیدم که از نو متولد می شود.
روزانه های عاشقان تهیدست
جهان را با شعر و انقلاب و مرگ و سفر تصرف می کنیم
خسته و رنجور بر پیاده روهای تاریخ می افتیم
پژمرده می شویم
در معادن زغال سنگ و دالان های یخی
ایستاده می میریم
در غربت مان می میریم
ولی از نو متولد می شویم
از زهدان شب و گوشت کوه های زمین
تاج گذاری شده با شکنجه ی انکار
و حمل کننده چوگان خورشید
تصرف می کنیم سپیده دم را در شب بلند جهان.
مرده به دریا می زنیم
به سوی شهرهای آینده ی دور
پرچم عصیان را در آن ها برافراشته می کنیم
در زندان هاشان
زنده می میریم
برای تاریخ
شکوه و عظمت می سازیم.
۶ لایک شده