نگاهی به آثار مفهومی جنی هولزر
گردآوری و ترجمه: نسرین یوسفی
تنظیم برای حضور: کیوان خلیل نژاد
تذکر: مقاله ی نگاهی به آثار مفهومی جنی هولزر ، چهارمین مقاله از سری مجموعه مقالاتی است که تصمیمِ حضور بر این قرار گرفته، که به طور منظم هنرمندان معاصرِ حوزه ی هنر های مفهومی را به مخاطبان عزیز معرفی نماید.
در سال هزار و نهصد و پنجاه «جنی هولزر» (Jenny holzer) در آمریکا به دنیا آمد. هولزر تحصیلات دانشگاهی خود را ابتدا برای گرفتن مدرک کارشناسی هنرهای زیبا در دانشگاه دوک ( Duke ) و اوهایو آغاز نمود. پس از آن هنرآموزی را در مدرسه طراحی ( Rode ) به سال هزار و نهصد و هفتاد و پنج به منظور اخذ مدرک کارشناسی ارشد ادامه داد. او عمده ی شهرت خود را به واسطه ی ساخت مجموعه ای از چیدمان های مفهومی به دست آورده است. وی ساخت این مجموعه را از دهه ی هفتاد آغاز نمود. آثار او شامل نمایش بصری متون نوشتاری هستند. این نوشته ها مجموعه ای متنوع شامل اشعار، اسناد دولتی سری، نوشته های خود هنرمند یا دیگران می باشند. از سال هزار و نهصد و هشتاد و دو ال ای دی های الکترونیکی، ابزار نمایشگر آثار مفهومی هولزر شده است.
استفاده از نوشتار به عنوان متن اثر بصری همواره آشکارگی و صراحت اثر تجسمی را تشدید می کند. آثار هولزر نیز با اینکه گاه پیام های سیاسی را منتقل می سازد، همواره همچون یک اثر گرافیکی واضح و روشن سخن می گوید. وجود همین ویژگی باعث شده آثار او با طیف گسترده تری از مخاطبان ارتباط برقرار ساخته و به طور کلی در قالب هنر عمومی قرار گیرد.
«ثبات» ( Truism) عنوان اولین مجموعه ی آثار عمومی این هنرمند است که در سال هفتاد و هفت شکل گرفت. این مجموعه حاوی بیش از دویست و پنجاه عبارتِ پند گونه و تک خطی بود که با فونتی کلفت و ایتالیک چاپ می شدند. عباراتی چون «مردها ذاتاً تک همسر نیستند» و یا «پول سلیقه می آورد» از جمله نوشته های مجموعه ی ثبات می باشند. این نوشته ها سریع با بیننده ارتباط برقرار می کنند و قابلیت این را دارند که در جامعه به موضوعاتی بحث برانگیز تبدیل شوند.
«حیات» و «بقا» عنوان دیگر چیدمان های این هنرمند است که در آن ها نیز از نشانه های الکترونیکی در جایگاه رسانه ی انتقال دهنده ی پیام استفاده شده است. «حیات»، موضوعاتی درونی تر مانند ارتباطاتِ شخصی، آسیب های ناشی از محیط و تفکر پیرامون نفس را شامل می شد. «بقا» اما بیشتر جملاتی اخطارآمیز را ارائه می کرد که مصرانه نوعی آگاهی دهندگی را با لحنی آموزشی بیان می کرد.
اختصار از بارز ترین وجوه آثار هولزر است. او خود درباره ی صورت بندیِ مینیمالیستی آثارش می گوید: «با وجود آنکه من بر پیکر بندی مینیمالیستی تکیه دارم ولی برای سالیان متمادی سعی کردم تا انبوهی غیر قابل پیش بینی، حجیم و نامعقول را از اجرا های درخشان ارائه دهم. من به خاطر خلق چنین حالت متناقضی خوشحالم. آنچه که پر حرج و مرج و ناگهانی می نماید، معمای تکنیکی بزرگی است که می تواند چالش سخت تری را برای درک انسان به وجود آورد.» متن های هولزر دقیقاً در مکان هایی حضور دارند که هیچکس انتظار دیدن آنها را در آنجا ندارد. جاهایی مانند بیلبورد ها، تی شرت ها، پارکومتر ها و نشانگر های ال ای دی، میدان نمایش آثار این هنرمند است. هولزر همچون یک فعال سیاسی مردم را از خطر انفعال برابر آنچه در پیرامونشان رخ می دهد آگاه می کند. او نسبت به قدرت و منابع اطلاعاتی که در اختیار مردم می گذارد به شدت بدبین است. جملات نورانیِ او در گوشه و کنار تاریکِ شهر، روح انسانی را در برابر بی عدالتی های اجتماع قرار می دهند. «تملکِ خصوصی، جرم می آفریند»، «سواستفاده از قدرت، بی هیچ شگفتی صورت می پذیرد» و «من را از آنچه می دانم خلاص کنید» جملات قصاری هستند که پیرامون مباحث اجتماعی، مردم را به تفکر وا می دارند.
رسانه و پیام در آثار هولزر به یک اندازه اهمیت دارند. نشانگر های ال ای دی او از همان تکنولوژی ای بهره می گیرند که ساعت، درجه ی حرارت، میزان آلودگی هوا را در مکان های عمومی به مردم نشان می دهند. این رسانه بدیهی ترین سطح احاطه گری قدرت را بر اطلاعات مردم آشکار می سازد. اعلانات عمومی تاثیر انکار ناپذیری بر اطلاعات و حتی احساسات شخصیِ توده های مردم دارد. هولزر از همین ابزار سلطه گری اطلاعاتی به نفع تحریک و آگاه سازی مردم استفاده می کند. این موضوع که او از ابزار هنر تبلیغاتی برای بیان مفاهیم خود استفاده می کند، همچنین طیف عمومی مخاطبان آثارش او را هم تراز هنرمندان پاپ قرار می دهد. متن های نورانی هولزر را تحت تاثیر مینیمال های دن فلاوین و دونالد چاد دانسته اند و یا از نظر مکان یابی خاص با لندآرت های رابرت اسمیتسن مقایسه نموده اند. با این همه اما او زبان بیانی خاص خود را با حساسیت و تیزهوشی نسبت به مسائل پیرامونش به دست آورده است. او به عنوان یکی از پیشگامان استفاده از هنر عمومی برای ایجاد مداخلات اجتماعی شناخته می شود. یکی از نخستین هنرمندانی است که از ابزار تکنولوژیکی در جایگاه سکویی برای اعتراضات سیاسی استفاده کرده است. موفقیت های او مشوق نسلی از هنرمندان شده که می خواهند فضا های عمومی و سایبری را میدان بروز حساسیت های خود قرار دهند.
در ادامه نگاهی اجمالی خواهیم داشت به آثار جنی هولزر که به دوره های مختلف خلاقیت او تعلق دارد.
مجموعه ی «بقا»
«برخی روزها …» ۱۹۸۱
بخشی از آثار مجموعه ی «بقا» پلاک های برنزی هستند که در آنها بریده هایی کوتاه از عبارات غالباً مبهم و ناتمام نقش شده است. عباراتی بیانگر ضرورت های زندگی مانند روابط انسانی، خواب و خوراک، تنفس و تنش های روزانه. نمایش این پلاک های برنزی در گالری آنها را با محیط پیرامونشان در تعامل قرار می دهد. مخاطب زمانی که اراده می کند تا نوشته های روی آنها را بخواند ناتمام بودن آنها را در می یابد. آنچه ناشناخته است زنجیره ای از افکار طنز آمیز، ترس آور و یا کنجکاوانه را در مخاطب بر می انگیزاند. در اینجا نیز هولزر اقتدار سازمانی اطلاعات نوشتاری را به چالش می کشد. او می کوشد تا توجه مخاطب را به منبعِ اقتدارِ اطلاعاتِ نوشتاری جلب نماید.
UNEX منتخبی از مجموعه ی «بقا» ۱۹۸۳
تکنولوژی ال ای دی در اوایل دهه ی هشتاد تا اندازه ای جدید می نمود. تابلو های اعلان قادر به نمایاندن حروفی قالبی در فونت ها، رنگ ها و شکل های گرافیکی ساده اما متنوعی بودند. آثار هولزر در این دوران در اولین نگاه به راحتی با اعلان های عمومی، تابلو های اخطار رانندگی و یا تابلو های تبلیغاتی اشتباه گرفته می شدند.
در این مجموعه پنجاه و دو اعلامیه و پیام، یک به یک در قاب نشانگر ال ای دی ظاهر می شوند و از برابر دید مخاطب عبور می کنند. طیف گسترده ای از مفاهیم طنزآمیز تا آزار دهنده در میان این نوشته ها به چشم می خورد. در یکی از آنها تصویر یک هفت تیر در کنار این عبارت قرار گرفته است: «اختلال عصب شناختی سبب می شود مردم به شما شلیک کنند هر زمانی که از مقابلشان عبور می کنید.» این نوشته ها توجه مخاطب را به بی عدالتی های اجتماعی، تبعیض جنسیتی و بی خانمانی سوق می دهد. برخی از آنها بیننده را به طور مستقیم مورد خطاب قرار داده به او امر و نهی می کند. آنها در نهایت ما را وا می دارند تا از خود بپرسیم که ارتباط ما با آنچه که تکنولوژی در برابرمان قرار داده چگونه است؟
چیدمان بدون عنوان موزه ی گوگنهایم، ۱۹۸۹
چیدمان هولزر در موزه ی گوگنهایم در میان برجسته ترین آثارش قرار می گیرد. این اثر شامل نمایشگر های چشمک زنی است که در طول رمپ موزه قرار گرفته اند. حالت چشمک زن این نمایشگر ها مخاطب را در تردیدی میان پذیرش یا رد پیام های آنها قرار می دهد. این فرم از ارائه، حقایق آشکار، خشک و متعصابه را که پیشتر روشن و مطلق نمایش داده می شدند را به باور های نسبی و چالش پذیر مبدل می سازد. محل ارائه این اثر فرمالیسم تلخ موجود در ساختمان های مارپیچ قرن بیستمی را مورد تاکید قرار می دهد. منتقد نیویورک تایمز آن را چنین توصیف می نماید: «یک غار وسیع تاریک با خاک زغال های نیم سوز درخشان»
زنونی برای برگنز ۲۰۰۴
این اثر که به سال دو هزار و چهار تعلق دارد، تصویری عظیم الجثه از سندی سری را بر وجوهی از ساختمان برگنز (مرکز نمایشگاهی هنر های معاصر اتریش) نمایش می دهد. در نگاه نخست متن این اثر سندی فاش شده است تا عموم مردم به شکل آزاد تری به اطلاعات دسترسی یابند. با تمرکز اما بخش هایی از این سند همچون تمامی اسناد سری فاش شده سانسور شده است. هولزر توجه مخاطب را به این حقیقت جلب می کند که حتی زمانی که این اسناد به صورت عمومی به نمایش در می آیند بازهم بسیاری از وجوه مهم آنها برای مخاطب عادی مخفی نگاه داشته می شوند. در حالی که قدرت می کوشد تا شهروندان و پرسنل نظامی خود را به واسطه انتشار چنین اسنادی به شکل صوری مورد حمایت قرار دهد، با این همه اما این اسناد همچنان مشمول پنهان سازی و سوء استفاده های دولت از قدرت باقی می مانند.
۱۴ لایک شده
One Comment
مریم
سلام روز خوش من دانشجوی ارشد هستم و مقاله ای درباره این هنرمند دارم ممنون میشم بفرمایید منبع اطلاعاتی شما از کجا بوده تا بتونم رفرنس بدم و اینکه متاسفانه یک سری از عکسا باز نمیشه ممنون میشم یه ایمیل به من لطف کنید که ارتباط بیشتری با نویسنده مقاله داشته باشم