نگاهی به آثار و مولفه های فیلم سازی عبدالرضا کاهانی
امیر فرخ پیام
«عبدالرضا کاهانی» فیلمساز خلاق نیشابوری فعالیت هنری خود را با ساخت فیلم های کوتاه مستند و داستانی «مسافران نیاز»، «سفر به شرق»، «باد به دستان»، «چای دونفره» و «ظلم آباد» آغاز کرد. پس از اقدام به ساخت فیلم نیمه تمام «رقص با ماه»، وی نخستین فیلم بلند خود را با عنوان «آدم» ساخت. «آدم» روایت روستایی به نام «عیش آباد» است که اهالی آن از طریق نوازندگی و رقصندگی روزگار خود را می گذرانند و مدعی هستند مدت بیست سال کسی در روستای آن ها نمرده است. داستان با ورود زنی مرموز در جستجوی فرد مورد اقبال و به نوعی مراد مردم عیش آباد به نام آدم آغاز می شود. آدم به عنوان نخستین فیلم بلند کاهانی فیلمی قابل قبول است که دارای ویژگی هایی است که در ادامه فعالیت های کاهانی بویژه در فیلم بیست قابل پیگیری هستند. کاهانی در این فیلم به بیان دغدغه های خود درباره زندگی و مرگ می پردازد و با نگاهی سرخوشانه که وام گرفته ازتفکرات همشهری سرشناس خود خیام است در هم تنیدگی زندگی و مرگ را بیان می کند. در فیلم آدم همانگونه که بر شادی و لذت بردن از دنیا در قالب سرخوشی و نوازندگی مردم روستا و نمایش عروسی پیرمرد و پیرزن تاکید می شود در کنار این خوشی ها سایه همیشگی مرگ نیز وجود دارد. چه آنجا که مامور سرشماری در جستجوی مرده به روستا می آید و با مردم روستا در مورد چرایی نمردن افراد روستا صحبت می کند و چه در حضور دایمی زن مرموز در مراسم شادی و زندگی روزمره مردم روستا که در پایان مشخص می شود فرشته مرگ است. پس از آدم، کاهانی دومین فیلم بلند خود به نام آنجا را ساخت که جایزه اسکندر طلایی «جشنواره ی تسالونیکی» را برد. متاسفانه این فیلم در ایران نمایش داده نشده است. خلاصه داستان آنجا در مورد مرد جوانی است که فقط ده روز فرصت دارد برای تمدید گرین کارتش خود را به آمریکا برساند ولی برای خروج از ایران به رضایت همسر سابقش که مهریه سنگین خود را به اجرا گذاشته نیاز دارد.
پس از آن، کاهانی فیلم تحسین شده ی «بیست» را ساخت. داستان فیلم درباره ی صاحب یک سالن پذیرایی است که به واسطه ی برگزاری مرتب مراسم عزاداری در تالار پذیرایی اش دچار بیماری شده و به توصیه ی پزشک معالجاش، تصمیم میگیرد سالن را به فروش بگذارد. کارگران تالار که گذران زندگیشان وابستگی زیادی به تالار دارد، در مهلت بیست روزهای که تا زمان واگذاری سالن دارند، برای جلوگیری از این اتفاق تلاش می کنند. در فیلم «بیست» مشکلات زندگی و دغدغه های قشر ضعیف جامعه که حتی بواسطه مشکلات اقتصادی، تنهایی آنها در زندگیشان نمودی ندارد، در کنار تنهایی و دغدغه رییس تالار که از طبقه اقتصادی بالاتری برخوردار است به خوبی بیان شده است. در این فیلم هم به مانند فیلم آدم، سایه مرگ و درهم تنیدگی آن با زندگی حضوری پررنگ دارد و به نوعی بیننده را غافلگیر می کند. تالار پذیرایی ما به ازای شهری و به گونه ای مدرن شده روستای عیش آباد است که بر خلاف آنجا که درآمد مردم روستا معمولا از طریق نوازندگی در مراسم عروسی تامین می شد درآمد تالار بیشتر بواسطه برگزاری مراسم عزاداری است. رییس تالار هم به نوعی ادامه شخصیت آدم روستای عیش آباد هست با این تفاوت که تاثیر آدم بر مردم روستا بیشتر تاثیری معنوی بود در حالیکه تاثیر رییس تالار بر کارگرانش بیشتر مادی است. این تضادها به نوعی بیانگر تفاوت زندگی شهری و روستایی هم هست. پرداخت جزییات رفتاری شخصیت ها در آثار کاهانی از این فیلم شروع می شود. فیلمساز به خوبی وسواس رییس تالار را از طریق جزییاتی چون تاکید بر جفت شدن دمپایی، شمردن پول، اصرار و دقت بر گذاشتن اشیای روی میز و کوزه در جای خود به تصویر کشیده است و از این طریق در عین حال که شخصیت رییس تالار را برای تماشاگر ملموس تر کرده است به شخصیت او فردیت بخشیده و آنرا از حالت تیپ کاملا خارج کرده است.
با این حال، فیلم بیست در قیاس با دیگر آثار کاهانی از ضعف بیش تری برخوردار است که به آن ضربه می زند. حضور پسر رییس تالار و عدم تاثیرش بر روند داستان مهمترین نقطه ضعف فیلم است به نوعی که حضور یا عدم حضورش هیچ گونه تاثیری بر روند داستان ندارد و فقط موجب سردرگمی مخاطب می شود. از دیگر نقاط ضعف بیست نسبت به فیلم های بعدی کاهانی ملموس بودن حضور دوربین است که گاهی برای تماشاگر آزاردهنده می شود.
پس از بیستِ کاهانی، از نظر من بهترین فیلمش تا کنون و یکی از بهترین آثار سینمای ایران را با نام «هیچ» ساخت. هیچ در مورد مردی به نام «نادر سیاه دره» است که دچار بیماری پرخوری است و همین مساله اطرافیانش را عاصی کرده است. به پیشنهاد عمه خود که با او زندگی می کند و در قبال دریافت مبلغی ماهانه به بهانه ازدواج با مادر خانواده ای پر جمعیت و فقیر حاشیه شهری وارد خانه آنها می شود. هیچ به واقع آغاز دوره تازه ای از سینمای کاهانی است که نشانگر پیشرفت کاهانی در فیلمسازی و نزدیک شدن وی به سبک مشخص خود است. از هیچ به بعد فضای فیلم های کاهانی تغییر محسوسی کرده و به سمت موقعیت های ابسورد حرکت می کند. هیچ فیلمی در مورد حرص و طمع آدمی است. نادر سیاه دره که دچار بیماری جوع است نمادی از حرص بشر است که سیرمانی ندارد جالب اینکه او با وجود تمام تحقیرهایی که بواسطه نیازش به غذا و خوردن تحمل می کند همیشه امید به پیدا کردن غذا دارد. خانواده ی جنوب شهری هم نماد طمع آدمی هستند که به طمع یافتن پول و برخوردار شدن از زندگی مرفه، نادر سیاه دره را که قبلا با حقارت و خفت تمام از خانه خود بیرون کرده اند با عزت و احترام به خانه برمیگردانند و موجبات فروپاشی خانواده را فراهم می کنند. کاهانی در هیچ به خوبی اثرات و نتایج ترکیب و همنشینی حرص و طمع را به تصویر می کشد. فیلم هیچ مملو از تفسیر تصویری موقعیت شخصیت های داستان است که با ظرافت و مهارت تمام طراحی و پرداخت شده اند. کاهانی در هیچ تبحر خود را در شناخت جامعه پیرامون خویش نشان می دهد.
بازی تمام بازیگران فیلم هیچ فوق العاده است، فضای خانه خانواده حاشیه شهری بسیار دقیق و با در نظر گرفتن تمام جزییات مربوطه و کاملا در راستای بیان داستان پرداخت شده است. فیلم برداری و دکوپاژ حرفه ای فیلم در کنار میزانسن کاملا حساب شده به گونه ای در خدمت داستان است که حضور دوربین اصلا حس نمی شود و گویی تماشاگر خود با چشم خویش شاهد ماجرا است و در خانه حضور دارد. فضای فیلم هیچ از منظر طبیعی بودن و به تصویر کشیدن مناسبات و جزییات رفتار شخصیت های داستان بویژه اعضای خانواده حاشیه شهری یادآور فضای فیلم های لوییس بونوئل همچون قوی پنجه، نازارین، فراموش شدگان و ویریدیانا می باشد.
«اسب حیوان نجیبی است» نام ساخته بعدی کاهانی است. داستان این فیلم در باره مجرمی زندانی است که در مدت مرخصی بیست و چهارساعته خود از زندان، در پی سواستفاده از مردم است. فضای فیلم فضای ابسورد و عجیب غریبی است که بی هدفی و بی تفاوتی شخصیت های فیلم را به خوبی به تصویر می کشد. جامعه تصویر شده در فیلم، به مانند هیچ، جامعه ای سرخورده و در حال فروپاشی است که شخصیت های آن همگی دچار مشکل هستند و تلاشی هم برای رهایی از موقعیتی که گرفتار آن شده اند نمی کنند. به مانند فیلم هیچ آدم های اسب حیوان نجیبی است به عوض تلاش برای تغییر زندگی خود از طریق برنامه ریزی و کار مفید و هدفمند چشم به جیب دیگری دوخته اند. بازی رضا عطاران در این فیلم فوق العاده است و به نوعی فیلم اسب حیوان نجیبی است با نام رضا عطاران به یاد آورده می شود.
کاهانی در ادامه، فیلم «بی خود و بی جهت» را ساخت. این فیلم حدود یک ساعت و نیم از زندگی دو زوج در یک خانه را که باید وسایل خود را جابجا کنند تا عروسی یکی از آنها در همان شب و در همان خانه برگزار شود به تصویر می کشد. بی خود و بی جهت فیلم توجه به جزییات ساده زندگی است. نوعی پوچی و بی تفاوتی که در فیلم اسب حیوان نجیبی است دیده می شود در این فیلم نیز به زیبایی نمود دارد. در این فیلم با توجه به محدودیت زمانی، شخصیت های فیلم که باید خانه را برای عروسی شب آماده کنند در واقع هیچ حرکت و فعالیت مثبتی در جهت رفع مشکل و آماده کردن خانه انجام نمی دهند و بیشتر زمان فیلم آن ها به جای تلاش برای حل مشکل به گفتگوی بی حاصل در مورد مشکل می پردازند و در خلال همین گفتگوها مشکلات جدیدی برای خود درست می کنند. علاوه بر این کاهانی به خوبی تاثیر توقعات اطرافیان را بر زندگی آدم ها بیان می کند. نکته جالب دیگر فیلم بی خود و بی جهت، سردرگمی و روی هوا بودن زندگی زوج های داستان است که درواقع نتیجه سبک زندگی و بی هدفی آنها می باشد. همچنین در بی خود و بی جهت، کاهانی بدون هیچ گونه شعارزدگی و بطرزی ناملموس پیچیدگی درونی و تضاد رفتاری انسانها را بویژه در مناسبات دو زوج با راننده کامیون در قالبی طنز به تصویر می کشد.
کاهانی در ادامه ی فعالیت فیلم سازی خود، به «فرانسه» رفت و فیلمِ فرانسوی زبان «وقت داریم حالا» را ساخت که این فیلم او هم تا کنون در ایران نمایش داده نشده است. داستان این فیلم در مورد جوانی ایرانی است که پس از سالها تحصیل در شهری کوچک در فرانسه قصد دارد فعالیت خود را در زمینه مدل شدن در شرکتی در پاریس ادامه دهد در حالیکه به دوست خود که دختری فرانسوی است گفته می خواهد به ایران بازگردد. در آستانه جدایی همیشگی، دوست وی که زیر سن قانونی است به او می گوید که از طرف او باردار است.
«استراحت مطلق» نام آخرین فیلم کاهانی است که نمایش داده شده است. داستان این فیلم در مورد زن جوان مطلقه ای است که پس از مدتی که به شهرستان خود برگشته قصد بازگشت به تهران و ادامه زندگی و کار در تهران را دارد. با این حال از بدو ورود به تهران با مخالفت و تهدید شوهر سابق خود مواجه می شود و به همین واسطه مشکلاتی برایش پیش می آید.
در استراحت مطلق هم مانند فیلم های متاخر کاهانی بر سرگشتگی و تنهایی انسانهایی که به نوعی در دنیای شبه مدرن زندگی می کنند تاکید شده است. بیشتر شخصیت های فیلم انسانهای سرگشته و بی تفاوتی هستند که فقط به گذران امور مشغولند و اگر در میان آنها کسی دارای هدفی است از طرف دیگر آدم های دور وبرش با انواع و اقسام مشکلات مواجه می شود.
شخصیت های سینمای کاهانی در عین پوچی و عجیب غریب بودن بسیار واقعی و طبیعی هستند. کاهانی در فیلم هایش انتخاب بازیگری بسیار هوشمندانه ای دارد به گونه ای که انگار نقش برای همان بازیگران نوشته شده است و همواره بازی بازیگران در فیلم های کاهانی بسیارعالی است. کاهانی توانایی فوق العاده ای در ساختن فیلم از لحظات عادی و یکنواخت زندگی دارد به گونه ای که تماشاگر از همین لحظات عادی که شاید خودش به مراتب تجربه اش کرده یا در اطراف خود به وفور دیده لذت می برد.
ویژگی دیگر آثار کاهانی نقش ملموس پول و روابط اقتصادی در شکل گیری شخصیت انسان ها و روابط میان آن هاست. این مشخصه در تمامی فیلم های کاهانی حضوری پررنگ و گاه نمادین دارد. چه در فیلم آدم که مردم روستا از ترس تاثیر منفی مرگ اهالی بر شغلشان منکر آن می شوند چه درفیلم آنجا که مهریه سنگین مانع سفر مرد جوان می شود، چه در بیست که ترس از دست دادن شغل و آینده مبهم کارگران پیش برنده داستان فیلم است و بر روابط کارگران با صاحب تالار تاثیر می گذارد، چه در فیلم هیچ که رابطه نادرسیاه دره و خانواده همسرش کاملا بر مبنای منافع مادی بنا نهاده شده و ورود پول مناسبات آنها و حتی اعضای خانواده با همدیگر را به کلی دگرگون می کند و بر سرنوشت آنها تاثیر مستقیم می گذارد، چه در اسب حیوان نجیبی است که تمام روابط داستان بر مبنای پول بنا نهاده شده و سرنوشت شخصیت ها در جستجوی پول به هم گره خورده است، چه در بی خود و بی جهت که هر زمان صحبت از پول می شود موجب ایجاد موقعیت تازه ای در روابط میان آدم های داستان می شود و در نهایت در استراحت مطلق که شخصیت اصلی داستان برای بدست آوردن پول و سود بیشتر دوباره به تهران بر می گردد و وارد شراکت با دوست همسر سابقش می شود. همچنین کاهانی به خوبی تمایزات رفتاری، فرهنگی و شخصیتی آدم های داستانش را بر اساس جایگاه اقتصادی آنها به تصویر می کشد. این نکته در فیلم استراحت مطلق با مقایسه نوع حرف زدن، حرکات بدن و کنش- واکنش های شخصیت های داستان کاملا مشاهده می شود.
کاهانی در آثارش به خوبی نشان داده که نگاهی عمیق و دقیق به جامعه و مناسبات میان اقشار مختلف آن دارد، شخصیت های فیلم هایش را به خوبی می شناسد و از دانش سینمایی بالایی برخوردار است. در صورت برطرف کردن ضعف هایش از جمله روند کند و عدم وجود خط پررنگ داستانی در برخی آثارش و ادامه روند پیشرفت خود، در آینده می تواند به فیلمسازی صاحب سبک و ممتاز برای سینمای ایران مبدل شود.
۳ لایک شده