نگاهی به آثار مفهومی آدام مک ایوان
گردآوری و ترجمه: نسرین یوسفی
تنظیم برای حضور: کیوان خلیل نژاد
تذکر: مقاله ی نگاهی به آثار مفهومی آدام مک ایوان ، پنجمین مقاله از سری مجموعه مقالاتی است که تصمیمِ حضور بر این قرار گرفته، که به طور منظم هنرمندان معاصرِ حوزه ی هنر های مفهومی را به مخاطبان عزیز معرفی نماید.
آدام مک ایوان (Adam McEwen) هنرمندی مفهومی است که در سال هزار و نهصد شصت و پنج در لندن متولد شد. او لیسانس خود را در سال هزارو نهصد و هشتاد و هفت از دانشگاه آکسفورد دریافت کرد و پس از آن توانست کارشناسی ارشد هنر خود را از موسسه هنر های والنسیای کالیفرنیا دریافت نماید. مک ایوان هنرمندی است که در نقاشی ها، مجسمه ها و چیدمان هایش انتظارات بیننده را با چالش هایی جدید روبرو می سازد. مخاطب در رویارویی با آثار او درباره ی انبوه رسانه هایی که بر زندگی هر روزه ی ما حکم فرما هستند، سطح تازه ای از آگاهی را به دست می آورد. بیش تر شهرت وی به واسطه ی تلقی خاصش از محصولات زندگی روزمره حاصل شده است. این تلقی در آثاری هنری او نمودار می باشد. او با بکار گیری وسایل روزمره ی زندگی و پرداخت دیگرگونه به آنها، در شرایط و محیط های تازه، مفاهیم نوینی را خلق می کند.
مک ایوان در ابتدا آگهی های ترحیم را در مجله ی دیلی تلگراف می نوشت. پس از مدتی او برای افراد مشهوری که هنوز در قید حیات بوده اند نیز، اقدام به انتشار آگهی های ترحیم نمود. افرادی همچون «نیکول کیدمن»، «جف کونز»، «بیل کیلینتون»، «کیت ماس» و … نوشته های او فضایی میان تجلیل و ترحیم می آفریدند. در این فضا تعمق پیرامون مفهوم مرگ و زندگی لحظه ی نیرومندی را می ساخت که در آن زمان حال با مرگ و زندگی پس از آن محاصره می شد. این فضا همان فضایی است که در طول تاریخ هنر نیز اکنون به ابدیت پیوند می خورد. او با چاپ «آگهی های ترحیم برای افراد مشهور» آینده ی شهرت، ثروت، زیبایی و بدنامی را موضوع پرسش قرار می داد.
مک ایوان در طی حرکتی معکوس، از طریق خلق آثاری معاصر به ادعاهای هنر مینیمال پاسخ داد؛ پاسخی که با مالیخولیای کند تاریخ هنر غنی شده بود. مضمون مرگِ تاریک و یادگاری های محو شده او، هم به لحاظ واقعی و هم به لحاظ متافیزیکی ما را با فواید کثیف گذشته و آینده مان رودررو می سازد. او در یکی از این آگهی ها که متعلق به کیت ماس مدل مشهور آمریکایی است چنین نوشت: «کیت ماس، مدلی که در سن سی و سه سالگی درگذشت، مشهورترین و زیباترین چهره ی دوران خود بود.» در این آگهی همه چیز به زیبایی نگاشته شده و تصویری از ماس نیز وجود دارد. در این تصویر او با نیم تنه ای در میان سایه روشنی تیره ایستاده است. مک ایوان می گوید: «آگهی های ترحیم، بیانی در تصمیمات هر فرد است. در این بیان هر فرد می کوشد بهترین وجه از خود را ارائه دهد.»
از جمله آثاری که برای او تحسین فراوان جهانی را حاصل کرد نقاشی هایی بودند که با استفاده از توده ای آدامس های جویده شده بر روی بوم خلق کرد. این مجموعه به عنوان بازگشت به بمباران شهرهای آلمانی و نمایش صورتی از شهرهای تخریب شده در جنگ جهانی دوم مطرح شد. از جمله افرادی که بر زندگی هنری آدام مک ایوان تاثیر فراوانی داشته اند، می توان به اندی وارهول، ریچارد پرینس و مایکل اَشر اشاره کرد. او در ارتباط با آگهی های ترحیم می گوید: «این آثار در حقیقت تجلیلی از آگهی های ترحیم هستند و می بایست درباره ی آدم هایی می بود که به زعم من افراد مهمی هستند. آن ها بزرگ هستند ولی در عین حال یک مسئله ی مشترک دارند. گویی به هویت آنان خدشه ای وارد است و آن این است که در حقیقت در کنترل اصالت وجودی خویش نیستند.» آثار او تا حدی پر ابهام به نظر می رسند، گویی آن ها تمرین می کنند تا واقعیت را کنترل نمایند. در اولین مواجهه با آثارش متوجه مرگ کسی می شویم یا این که در ظاهر موضوعی صریح در قالبی متفاوت خود را برای ما آشکار می سازد.
در اثر دیگری آدام مخاطب خود را در برابر دو حجم عظیم سربی رنگ قرار می دهد. این ها سرور های عظیم الجثه ی IBM را در ذهن مخاطب متبادر می سازد. سرور هایی که در زندگی معمول خود با تعداد زیادی از قطعات سخت افزاری پر شده اند. همین قطعات وظیفه ی جمع آوری اطلاعات و بار کارکردی این مجموعه ها را بر دوش می کشند. سرور های آدام اما خالی از هرچیزی می باشند. او خود پیرامون این اثر می گوید: «برای من جای سوال است که این ها چرا بدین شکل ساخته شده اند؟ از نظر من این ها همگی تنها قفسه هایی بیش نیستند. قفسه هایی که به گمان من، می گویند اگر شما این ها را بخرید یا اجاره کنید یا حتی اگر از سیستم هایمان استفاده کنیم؛ آن وقت ما پدر همه ی شما را در خواهیم آورد، چرا که ما ذاتاً سریع و بد هستیم.» سرور هایی که او به آن ها اشاره می کند از نظر فرمی یادآور دیواره ای در فیلم «۲۰۰۱: ادیسه ی فضایی» و یا مینیمال های «تونی اسمیت، برایس هاردن و دونالد چاد» به حساب می آیند.
از او پرسیده شد چه چیز در مجسمه های شما جالب توجه است؟
او گفت: «من فکر می کنم پیشنهادی که به مخاطب ارائه می شود؛ موضوعی است که به راحتی قابل تحویل شدن به او نیست. تمامی این وسایل می خواهند چیزی را پیشنهاد دهند. در واقع به نظر من آن ها طراحی شده اند تا چیزی را ارائه دهند اما اگر آنها به نوعی محدود شوند چه؟ اگر یک ای تی ام (دستگاه عابربانک) در ارائه آنچه دارد محدود عمل کند چه؟» در واقع آثار مک ایوان به طور برجسته ای میدان قصور و واماندگی هستند. او در یک اثر عبارت «ببخشید که ما متاسفیم» را در بالای عبارت «ببخشید ما بسته ایم» قرار داده است. او در این باره می گوید: «این که ما نتوانیم خدماتی را ارائه دهیم مثل این است که بگوییم ببخشید که ما نمی توانیم چیزی به شما بدهیم. من حتی نمی توانم یک کلمه ی جدید به شما بگویم و این همان کلمه ی متاسفیم دوم است. در واقع ما به طور مکرر شرمنده می شویم و عذر می خواهیم.»
در ادامه ی آشنایی زدایی از اشیاء و مفاهیم، او یک حرف K را به شکل عظیم از میله و تخته سه لا ساخت. به نظر او هیچ چیز نمی تواند به اندازه ی یک حرف الفبا برای ما آشنا باشد، پس او این حرف را با ارتفاع حدود شش متر طوری در اتاق قرار داد که تقریباً تمامی آن را فرا گرفته بود. او ابتدا به این فکر می کرد که چرا باید حرف K را برگزیند؟ «این چرایی کمی سخت است. نمی توانم درست آن را بازگو کنم. ولی بخشی از آن به خاطر کافکا است و به کتاب «قصر» او باز میگردد. K اصلی ترین کاراکتر در نام کافکا است.»
مک ایوان پس از فارغ التحصیلی از موسسه هنر های والنسیای کالیفرنیا (CAL ARTS) به سال هزار و نهصد و نود و یک به لندن بازگشت. هشت سال ساخت اثر هنری را کنار گذاشت و پس از آن به نیویورک عظیمت کرد. در آنجا بود که ایده های تازه ی او شکل گرفت و توانست موفقیت مالی بسیاری برای او به دست آورد. آثار او در تعدادی از مهم ترین موزه ها و گالری های دنیا مانند «بینال ویتنی» سال ۲۰۰۶، نمایشگاه «روح زنده» در گوگنهایم و … تا امروز به نمایش درآمده است.
۶ لایک شده