ققنوس خواب های من را مرگ مرده ها و هراس های فردا آشفته می کنند . مثل روزهایم دربیداری که با زنگ تلفن از جا می پرم ورنگی به صورتم نمی ماند تا لحظه ی سلام . غریبه ها به هول ام می افکنند و... ادامه متن
کندو ، شعری از علیرضا ذیحق کندو در چشمان تو بیگا نه ای خفته بود وقتی که چشم در چشمان ات دوخته بودم. چه صبورانه تحمل کردی نگاه ام را وقتی چون اشک از چشمان تو افتادم. دور شدم که از بی... ادامه متن
12