۲۹ اسفند ۱۴۰۲

مطالب مشابه

2 Comments

  1. 1

    سیامک

    فتح الله بی نیاز، انسان را ارج می نهاد. صدایش را می شنید و رنج هایش را رنج می کشید ،از هیچ کمکی به همنو ع اش دریغ نمی کرد ، تنها یک عیب بزرگ داشت و آن این که بی نظیر بود انسانیت اش بد جور توی چشم می زد و فرزند امروز نبود پس لازم بود به یک طریقی نباشد قلب بزرگش که این را احساس کرده بود از کار ایستاد .روز و زمانه او نبود که بماند.

    پاسخ
  2. 2

    قباد آذرآیین

    بی نیاز، همشهری و هم تبار من بود( چقدر دردناک است این « بود! ») بی نیاز. بی نیاز از هر تعریف و تمجید ی است اما داستان و نقد ما واقعن نبازمند او بوده و هست و جبران نبود او ضایعه ای برای جامعه ی ادبی ماست . با رودکی هم آواز شویم که:
    از شمار دوچشم یک تن کم. از شمار خرد هزاران بیش

    پاسخ

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

 تمامی حقوق مادی و معنوی اين تارنما متعلق به سايت ادبی-هنری حضور می باشد...... طراح گرافیک : آرمان خرمک