آوازه ی جاودانه از توست…
شعیب خسروی
شعر ابتهاج در عرصه ادبیات تاثیرگذار و جریان ساز است و از این جهت جایگاه ممتازی دارد. وی نزدیک به یک قرن، زندگی کرد و غزل فارسی را که برای قرنها یکنواخت مانده بود، جان و هوایی تازه بخشید. سروده های نیمایی او در قیاس با شاعران نوپرداز دیگر ساده تر و روانتر است و از این جهت در بین عامه مردم مقبولیت یافته است. غزل او نیز به یمن ترکیب و هم سازی هنرمندانه ی فرم و محتوا تازگی و طراوات دارد. غزل ابتهاج همزمان در عین دارا بودن معیارهای ادبی سخن کلاسیک و رعایت استواری آن، هر چه را که میخواهد بگوید امروزی تر بیان میکند از این حیث او جز اولین کسانی است که طرزی نو در غزل پیش گرفتند و در دوران معاصر نوع دیگری از غزل را با زبانی نسبتا جدید آفریدند چیزی که در شهریار و رهی معیری در غزل و ملک الشعرای بهار در قصیده کمتر دیده شد، اما سایه زبان غزل را به زبان امروزین نزدیکتر کرد و قواعد و اصطلاحات آن را ضمن رعایت بسیاری از هنجارهای زیبایی شناسی قدیم وارد غزل خود کرد و
اعتدال جدید و درستی را در آن پایه گذاشت. از طرف دیگر برخلاف برخی دیگر از شاعران معاصر، سایه هرگز زبان روان و قاعده مند شعر خود را قربانی هیچ محتوا و مضمونی نکرد و همواره هنجارهای زیبایی شناسانه خود را برای آفرینش هنری پیش چشم داشت.
اما در حیطه شعر نو ابتهاج کمتر خواسته و یا شاید کمتر توانسته است که پایه های زبان و قواعد شعر کهن را در هم بریزد. شعر او هر چند قالب نیمایی به خود گرفته است اما یکسره نو و مدرن نیست. نمادپردازی و تخیل آنچنان که مثلا در شعر نیما و سهراب ریشه دار و شخصی است، جز در معدود مواردی در شعر سایه نیست و شعر او هچنان دربردارنده بسیاری از ارزشهای بلاغی شعر قدیم است و گسیختگیهای اشعار شعرای دیگر از سنت شعر قدیم را ندارد. سایه به شدت با شعر حافظ انس داشت و با زیر و بم های ظریف شعر او آگاه بود و از این جهت بخشی از معیارهای زیبایی شناسی شعر حافظ در جهان شعری او طی سالها تفکر بر روی شعر حافظ تثبیت شده بود و در نهایت در قالب زبانی لطیف و صیقل خورده و جدید_هر چند کمتر امروزین از لحاظ محتوا و درونمایه_ با اشعاری بی همتا و باهویت، آوازه ی جاودانه ای را از آن خویش کرد
….
۱۰ لایک شده