مجسمه سازان معاصری که باید آن های را دنبال کنید
النا مارتینیک
برگردان: نسرین یوسفی
هنر یک تجربه ی بالنده ی استوار است. هم چنان که بازتابنده ی زمانه ای که در آن خلق شده نیز می باشد. در مسیر کوشش های مجسمه سازان مدرن و معاصر، هنر سه بعدی مسیری طولانی از نیم تنه ها و مجسمه های مرمرینِ کهن پیش آمده است سراسر قرن بیستم مجسمه سازان با توانی بیش ازتمامی آن چه تا آن روز رخ داده بود، مشغول تجدید نظر، باز تعریف و بازنویسی مفاهیم پیرامون مجسمه بودند.
در بازه ی مهمی میان سال های ۱۹۶۰تا۱۹۷۰ مجسمه سازان سطح گسترده ای از مواد و مصالح و رویکردهای گوناگونِ خلق اثر را به کار بستند. مواردی مانند تصورات و اشکال سورآلیستی، انتزاع فیگوراتیو، مواد و مصالح تازه، آمیزش منابعِ انرژی تازه و سطوح گوناگونی از اشیائی که شخصیت رسانه ی هنری یافتند. تحت نفوذ اسکپرسیونیسم انتزاعی، انتزاعِ هندسی و کمینه گرایی ( مینی مالیسم) مجسمه سازی به شاکله های اصلی، ضروری و بنیادین فروکاسته شد. در این شرایط مجسمه سازان به مسیری که منجر به مجسمه سازی انتزاعی معاصر می شد حرکت و جنبه های تاریخی افزودند و آن را در مسیر تازه ای قرار دادند.
دورنمای هنر معاصر مجسمه سازی اشکال بروزِ متعددی دارد. موجودیت و تعارف آن به فضای فیزیکی محدود نمی شود بلکه مجسمه از فضای فیزیکی، فضای مفهومی، فضای سیاسی و همچنین حضورِ خارجی محتوای درونی و ارتباط ما با فضا و حرکت ما پیرامون آن و واکنش ما نسبت به آن تشکیل شده است. بدین گونه مجسمه خیلی بیشتر از شاکله ی فیزیکی خود است. برای مجسمه سازانی که روی سایزهای کوچک کار می کنند و یا آن هایی که با جاه طلبی های جور و واجور می خواهند روی محیط اطرافشان تاثیرگذارند، طبق تعریف ما هر تصرفی از فضا می توانند گونه ی متفاوتی از مجسمه باشد.
برآنیم تا فهرستی از تاثیرگذارترین هنرمندانِ مجسمه ساز معاصر که شما باید آن ها را بشناسید را گردآوریم.
ریچارد سِرا، مجسمه ساز کمینه گرا
به عنوان یکی از مشهورترین هنرمندان آمریکایی ریچارد سرا بیشتر به کمک مجسمه های کمینه گرای غول پیکرش شناخته می شود. اساسا او با فولاد کار می کند سرا مجسمه هایی یادمانی و کمینه گرا ساخته است این آثار قراریافته در مکان های معیین، عظیم الجثه و متعادلند آن ها قطعه هایی خودبسنده هستند که طبیعتِ ماده را به واکنش وا می دارند. جوهر اساسی آثار سرا اکتشاف رابطه ی انسان با جهانی است که او را فراگرفته است. اصولا آن ها جستجویی برای یافتنِ احساس و درکِ مقصودِ فضا هستند.
دیمین اورتگا، کاوش در مفهومِ کالا
دیمین اورتگا مجسمه ساز مکزیکی وضعیت های خاص، پرسود، زیبایی شناسانه و فرهنگی را در آثارش یافته است. با دقتی عقلانی و احساسی بازیگوشانه او تاثیرات کیفیت فرهنگ منطقه ای درباره ی مفهوم کالا را نمایش می دهند. مجسمه های او از طیف وسیعی از اشیا معمولی ساخته شده اند اشیایی که دلالت های پیچیده ی اجتماعی و سیاسی را آشکار می کنند. برای او معنا چیزی است که از میان روابط و تعامل گوناگون تولید می شود.
کیت مک گوایر، هنرمند پَر
مک گوایر هنرمند بریتانیایی در زمینه ی کار با پر متخصص است. او به دنبال کشف بازی تناقضات در سطح زیبایی شناسی، خردمندی و غریزه است. او با توجه به دوگانگی ذاتی انسان ، با موادومصالحی کار می کند که این توان را داشته باشد که چنین شیوه ی دو گانه ای از دیدن، احساس کردن و تفکر را مجسم نماید. او از پر کبوتر به عنوان ماده ای زاید در اثر « موش های بالدار » بهره می گیرد تا آن ها را در موضع هنر ارتقا ببخشد. آثار او با داشتن حالتی آشفته و استدلالی دیگرگونه ، در ورای تجربه ی ما از واقعیات روزمره قرار می گیرد.
آنتونی گورملی، کشف بدن انسان
هنرمند بریتانیایی که شیفته ی بدن انسان است، ارتباط پیچیده ی میان جسمانیت ما را در میان محدوده ای از فصا و زمان، کشف می کند. فیگورهای انسانی بیان گر احساسات و داستان هایی بر اساس زبان بدن هایشان هستند . او مخاطب را وامیدارد تا دوباره به برقراری ارتباط با بدن خود بیاندیشید. او درگیری سخت را با بدن خود و بدن های دیگری که به گونه ای ، با سوالات بنیادین روبرو می شوند ، شکل داده است. سوالاتی که پیرامون رابط ی انسان و طبیعت یا عالم وجود بوجود می آید.
Sara sze
کارکردن با اشیا متداول
Sara sze به عنوان هنرمندی آمریکایی مجسمه ها و چیدمان های منحصربه فرد خود را با اشیا متداولی هم چون بشقاب های پلاستیکی، آب نبات ها، مواد بسته بندی و نرده بان های آلومینیومی می سازد. او می کوشد تا تکثیر اطلاعات و اشیا در زندگی معاصر را به کمک ابزار هنرمندانه ی خود هدایت و شکل دهی کند. گردآوری مداوم چیزهای کوچک همواره با او هم راه است. آثار او یادداشت هایی از زندگی نامه ی شخصی او درباره ی محل هایی است که در آن ها بوده است. این چشم اندازهای تجمعی و دائره المعارفی، از خلال دیوارها نفوذ کرده و در موزه ها بسط می یابند و تبدیل به سامانه ها و نظام هایی خودمانا می شوند که به نظر قادرند تنفس کنند، فرسوده شده و نوسازی شوند.
لیندا بنگلیس ، کشف دیپلوماسی فمنیستی
هنرمند آمریکایی ، لیندا بنگلیس ، با رویکردهای افراطی سیاست مدارانه اش ، مجسمه های خود را با بکاربردن، موم و ریختن لاتکس عینیت می بخشید. او به واسطه ی پیشگام بودن در خلق فرم هایی مورد توجه قرار می گرفت که هر قطعه ی آن منتج از ماده ای در حال حرکت بود. آثار او همواره در پی روند اجرایی اورگانیک و سیال شکل می گرفت. روندی که طی آن ، موادی که کنترل آن ها کاری سخت می نمود، مشخص کننده ی نتیجه ی نهایی می شد. او ، به عنوان هنرمندی خودشناس با خط مشی فمنیستی، سوالاتی پیرامون هویت زنان در ارتباط با فرهنگ عامه و هنر و نیز تحرکات فمنیستی حاکم زمان ، مطرح می کند.
ریچارد دیکون، سازنده
ریچارد دیکون که یکی از مجسمه سازان بزرگ بریتانیا است ، بواسطه ی فرم های باز و غزل گونه و عظیمش شناخته می شود. او با ساخت فرم های انتزاعی شهوت انگیزش ، مواد متفاوتی را نظیر ؛ چوب لمینت شده ، فولاد ضد زنگ ، آهن مواج و کرکره ای ، پلی کربنات ، سنگ مرمر ، گل سفال ، فوم و چرم تجربه میکرد. بر اساس گفته ی او به سال ۲۰۰۵ ،« تغییر مواد از یک کار به کار بعدی ،شیوه ای برای شروع تازه است و از اینرو پایان دادن به کاری که قبل از آن انجام داده است.» او خود را سازنده ای توصیف می کند که ساخت یک کار را از وهم و حقیقت تفکیک می کند.
تونی کرگ، مطالعه ی مواد و مصالح و اشکال مواد
تونی کرگ یکی از مجسمه سازان با شهرت جهانی است. او دائما برای پیدا کردن رابطه ای تازه میان انسان و جهان مواد و مصالح می کوشد. او برای بارور ساختن ایده ها و اشکال گوناگون مواد و مصالح گوناگونی را به کار می گیرد. او به واسطه ی مجسمه های کمی چاقش که در مرز میان دست ساخته های بشر و چشم اندازهای طبیعی قرار دارند در عالم هنر برجستگی یافته است. درک شکل و معنا به یکدیگر وابسطه اند. او مجسمه را به عنوان مطالعه ای پیرامون چگونگی تاثیر مولفه ای مواد و مصالح و چگونگی شکل دهی به ایده ها و احساسات خود دریافته است.
تارا داناوان، کار کردن با اشیا پیش پا افتاده
تارا داناوان، هنرمند آمریکایی تباری است که بیشتر به واسطه ی چیدمان هایی که برای مکان معین طراحی شده اند و نیز مجسمه هایی شناخت می شود که برای ساخت آن ها از مواد پیش پا افتاده بهره برده می شود. موادی که شکل آن ها هنر تولیداتی را نتیجه می دهد و نیز به ساختارهای مولکولی و اورگانیک شباهت دارد. کارکردن با اشیایی مانند فنجان های استیروفوم [ نام تجاری] بشقاب های کاغذی و مدادهای شماره ی ۲. داناوان می گوید خاصیت بی همتای استفاده از مواد در آثارش انتخاب آن ها به عنوان نیروی محرکه ی تبدیل کردن آن ها به هنر مورد تمجید قرار گرفته است.
رومن لنگلوییس، تشریح عناصر طبیعی با برنز
رومن لنگلوییس مجسمه های خیره کننده ای که ادراک مخاطب را به چالش وا می دارد خلق می کند. منبع الهام او اطرافش است او در بیشتر مواقع با برنز کار می کند کار با با قالبگیری دقیق و قطعه قطعه از اشیا شروع می شود. او برنز را برای کیفیت پایا و مرتعش آن هم چنین برای توانایی حفظ و نشان دادن احساسات برگزیده است. امتداد بصری مجسمه های او از اشیا طبیعی اطراف ما جدا می شود. او می داند برای تشریح عناصر طبیعی با برنز، برای آن که آن ها انرژی درونی را بازنمایی کنند باید به کمک مواد و مصالح بر آن ها افسار زد.
۵ لایک شده